علم پایه
علم پایه
علم پایه یا علم بنیادی (به انگلیسی: Fundamental science)، مجموعه علومی است که به بررسی بنیادین پدیدهها یا بررسی ماهیت، قوانین و روابط حاکم بین آنها میپردازد.
از بارزترین این علوم میتوان به ریاضیات، شیمی، فیزیک، فلسفه، منطق، زیستشناسی، زبانشناسی و زمین شناسی اشاره نمود.
علوم پایه، زیربنای اصلی سایر دانشها محسوب میشود و به همین دلیل در مواقعی به کل علم (به انگلیسی: Science) تعمیم داده میشوند.
ریاضیات
ریاضیات (در قدیم، همچنین: اِنگارِش) را بیشتر دانش بررسی کمیتها و ساختارها و فضا و دگرگونی (تغییر) تعریف میکنند. دیدگاه دیگری ریاضی را دانشی میداند که در آن با استدلال منطقی از اصول و تعریفها به نتایج دقیق و جدیدی میرسیم (دیدگاههای دیگری نیز در فلسفه ریاضیات بیان شدهاست). با اینکه ریاضیات از علوم طبیعی به شمار نمیرود، ولی ساختارهای ویژهای که ریاضیدانان میپژوهند بیشتر از دانشهای طبیعی بهویژه فیزیک سرچشمه میگیرند و در فضایی جدا از طبیعت و محضگونه گسترش پیدا میکنند، بهطوری که علوم طبیعی برای حل مسائل خود به ریاضی باز میگردند تا جوابشان را با آن مقایسه و بررسی کنند.
علوم طبیعی، مهندسی، اقتصاد و پزشکی بسیار به ریاضیات تکیه دارد ولی ریاضیدانان گاه به دلایل صرفاً ریاضی (و نه کاربردی) به تعریف و بررسی برخی ساختارها میپردازند.
تاریخچه
مصریان باستان، بیش از ۵ هزار سال پیش، برای اندازهگیری و نقشهبرداری زمین و ساختن اهرام با دقت بسیار بالا، از حساب و هندسه استفاده میکردند. علم حساب با اعداد و محاسبه سر و کار دارد. در حساب، چهار عمل اصلی عبارتند از: جمع، تفریق، ضرب و تقسیم. هندسه علم مطالعه خطها، زاویهها، شکلها، و حجمها است. یونانیهایی چون اقلیدس، حدود ۲۵۰۰ سال قبل، بیشتر قوانین اصلی هندسه (قضایای هندسه) را تعیین کردند. جبر نوعی خلاصهنویسی ریاضیات است که در آن برای نشان دادن کمّیتهای نامعلوم، از علائمی چون x و y استفاده میشود. این علم را نیز دانشمندان ایرانی، حدود ۱۲۰۰ سال قبل توسعه دادند. حساب، هندسه و جبر، پایههای ریاضیات هستند.
ریاضیات نوعی زبان علمی است. مهندسان، فیزیکدانان، و سایر دانشمندان، همگی از ریاضیات در کارهایشان استفاده میکنند. سایر کارشناسان که به مطالعه اعداد، کمّیتها، شکلها و فضا بهشکل محض علاقه دارند، ریاضیات محض (غیرکاربردی) را به کار میگیرند. نظریه اعداد که شامل مطالعه اعداد درست و نحوه عمل آنهاست، شاخهای از ریاضیات محض به شمار میآید. در دنیای جدید، ریاضیات یکی از عناصر کلیدی علوم الکترونیک و رایانه بهشمار میرود.
کمیت
مجموعه، رابطه، تابع، عمل، گروه، میدان، عدد، اعداد طبیعی، اعداد حسابی، اعداد صحیح، اعداد اول، اعداد مرکب، اعداد گویا، اعداد گنگ، اعداد حقیقی، اعداد مختلط، اعداد جبری، عدد پی، عدد ای، چهارگانها، هشتگانها، شانزدگانها، اعداد پی-ادیک، اعداد فوق پیچیده (Hypercomplex numbers)، اعداد فوق حقیقی (Hyperreal number)، اعداد فراواقعی (Surreal numbers)، بینهایت، اعداد ترتیبی، اعداد اصلی، ثابتهای ریاضی، پایه
کمیت
کَمّیَت یا چَندی در لغت به معنای مقدار میباشد و معمولاً در برابر واژهٔ کیفیت به کار میرود.در فیزیک هر چه که قابل اندازه گیری باشد، کمیت و در مقابل، هرچه که نتوان اندازه گیری کرد کیفیت نامیده می شود. کمیت را میتوان با یک عدد نشان داد و برای تعیین این مقدار نیاز به واحد (یکا) آن کمیت داریم.کمیت و کیفیت را در فارسی چند و چون نیز میگویند.
انواع کمیتها
از کمیتهای پر کاربرد میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
طول
داده
چگالی
انرژی
نیرو
فشار
دما
زمان
سرعت
حجم
جرم
اختلاف پتانسیل الکتریکی
بار الکتریکی
بسامد
شدت جریان الکتریکی
انواع کمیتها
کمیتها در فیزیک به دو نوع کمیت نردهای یا اسکالر (عددی) و کمیت برداری تقسیم میشوند.
کمیتهای نرده ای، کمیت هایی هستند که تنها دارای بزرگی ( اندازه ) می باشند .مانند جرم، زمان و دما
کمیتهای برداری، کمیت هایی هستند که علاوه بر اندازه دارای جهت نیز هستند و از قانون جمع بردار ها پیروی میکند.مانند سرعت، جابجایی و نیرو
ساختار (ریاضی)
ساختار در ریاضیات به معنای مجموعهای است که به آن اجزای ریاضی دیگری نیز افزوده شده تا برخی خواص مجموعه بهتر درک یا مجسم شود. مثلاً با افزودن دو مفهوم جمع و ضرب به مجموعه اعداد حقیقی این مجموعه دارای ساختاری جبری بهنام میدان میشود.
فضا
از دیرباز فضا به پارسی میانه اِسپاش یکی از جستارهای بنیادین در فلسفه و علم به شمار آمده است.
در فیزیک
تعریف فضا در فیزیک مورد اختلاف است. مفاهیم گوناگونی که برای تعریف فضا استفاده شدهاند عبارتاند از:
ساختاری که توسط یک مجموعه از «روابط فضایی» بین چیزها تعریف شدهاست
خمینهای (منیفلدی) که توسط یک دستگاه مختصاتی تعریف شده باشد که در آن بتوان مکان چیزها را تعیین کرد
نهادی که اشیاء موجود در جهان را از تماس و برخورد با یکدیگر باز میدارد
وضعیتی در حوزهٔ معنایی وجود که «زمینه»ی اَشکال بروز یافته را فراهم میکند و بدین ترتیب حرکت و پویایی فیزیکی را ممکن میسازد.
در فیزیک کلاسیک، فضا، یک فضای اقلیدسی سهبعدی است که در آن هر موقعیتی را میتوان با استفاده از سه مختصات توصیف کرد. فیزیک نسبیت از فضازمان به جای فضا استفاده میکند، فضازمان بصورت یک خمینه چهاربعدی مدل میشود.
از جمله پرسشهای فلسفی دربارهٔ فضا عبارتاند از: آیا فضا مطلق است یا کاملاً نسبیتی است؟ آیا فضا هندسهٔ درست واحدی دارد یا اینکه هندسهٔ فضا فقط قرارداد است؟ از جمله شخصیتهای برجسته تاریخیای که در مباحث موضع مشخصی داشتهاند، میتوان از آیزاک نیوتن (فضا مطلق است)، گاتفرید لایبنیتس (فضا نسبی است)، و هانری پوانکاره (هندسهٔ فضایی قراردادی است) نام برد.
تجربهٔهای ذهنی مرتبط با این پرسشها، بحث سطل نیوتن و جهان کروی پوانکاره هستند.
نگاه کنید به: مختصات کروی، مختصات دکارتی، فلسفه فیزیک
در معماری
با اینکه بسیاری از معماران، فضا را ذات و ماهیت معماری میدانند و با وجود مطالب زیادی که در باب اهمیت فضا در معماری عنوان شده و میشود، در فرهنگها و دانشنامهها تعریفی از مفهوم فضا در معماری به چشم نمیخورد. فقدان واژه فضا در کتابهای مرجع معماری نیز کاملاً قابل توجه و تعجبانگیز است.
دلیل این امر شاید این باشد که تلقی و کاربرد معماران از واژه فضا چنان واضح است که نیازی به توضیح واژهای کاملاً مشخص، احساس نمیکنند. اما این برهان ساده، آنجا که درمییابیم این واژه در متن تاریخ طولانی معماری نسبتاً جدید میباشد و در دهههای اخیر مفهومی بحثانگیز بودهاست، اعتبار خود را از دست میدهد.
با توجه به کمبود منابع جامع درباره فضای معماری و جدید بودن این مبحث، برای تبیین مفهوم فضا در تئوری معماری، بایستی به دیدگاههای معماران و نظریهپردازان در مورد مفهوم فضای معماری استناد نماییم. در میان نظریهپردازان معماری مدرن، برونو زوی و زیگفرید گیدئون از جمله افرادی هستند که به شکل نسبتاً جامعی مفهوم فضای معماری را مورد کنکاش قرار داده و سعی نمودهاند اهمیت آن را در معماری بازنمایانند.
برونو زوی معماری را هنر فضا و فضا را ذات معماری معرفی میکند، ولی او طبیعت فضای مورد بحث را مشخص نمینماید. برداشت او از فضا صورت واقعگرایانه دارد. به اعتقاد او، نماها و دیوارهای یک خانه، کلیسا یا کاخ مهم نیست که چقدر زیبا باشند، آنها تنها ظرفاند و به جعبه شکل میدهند، نهاد و مظروف فضای داخلی است. ذات معماری برای زوی، سازماندهی معنادار فضا از طریق فرایند محدودسازی است. بنابراین از این دیدگاه، فضا مادهای با گسترش یکسان است که میتوان از طریق تعیین محدودهها در آن، به شیوههای مختلف به آن شکل داد.
برونو زوی با تعمیم مفهوم فضای معماری، فضای جدیدی با عنوان فضای شهری را نیز تعریف مینماید. او بر این عقیدهاست که تجربه فضایی معماری در شهر تداوم مییابد، در خیابانها، میدانها، کوچهها، پارکها، استادیومهای ورزشی، حیاط خانهها و در هر جایی که ساخته دست انسان خلاءها را محدود کرده و فضاهای بستهای بوجود آوردهاست. اگر در داخل بنایی فضا محدود به شش سطح باشد (کف، سقف و چهار دیوار)، بدین مفهوم نیست که خلاء بسته شده در پنج سطح (مانند یک حیاط یا یک میدان) به جای شش سطح، فضا به شمار نمیآید. اما آیا میتوان حرکت در فضای بزرگراه مستقیمالخط و یکنواختی را که کیلومترها در دشتی غیرمسکونی پیش رفتهاست، به عنوان یک تجربه فضایی مطرح ساخت؟ مسلم است آنچه در جهت دید بهوسیله یک سطح چه از طریق دیوارسازی و یا از طریق کاشتن درخت و یا بهوسیله عناصری که فضاهای معماری را متمایز میکنند، محدود شده باشد، فضای شهری محسوب میشود. زوی با استناد به توضیحات فوق، چنین نتیجهگیری میکند که هر بنا همزمان دو فضا را بوجود میآورد: فضای داخلی که بهوسیله اثر معماری معین شدهاست و فضای خارجی یا شهری که بهوسیله آن اثر معماری و آثار نزدیک به آن ایجاد شدهاست.
مفهومی که برونو زوی از فضای معماری مطرح مینماید، هنوز پذیرش عام دارد و مورد استناد بسیاری از نظریهپردازان میباشد. برای نمونه به گفته وان درلان، فضای معماری با برافراشتن دو دیوار پا به عرصه وجود مینهد، دو دیوار فضایی جدید میان خود پدید میآورند که از فضای طبیعی پیرامون آنها مجزا میشود.
در واژهنامه تخصصی معماری واژه فضا در حوزه معماری و هنرهای دیداری این گونه تعریف شدهاست:
فضا: حوزههای گسترش یابنده و در عین حال فراگیرنده بوده و جایگاهی یا محیطی را در ابعاد جسمانی یا فیزیکی و روانشناختی تعریف مینماید. از کل روابط شکل، رنگ و حرکت شکل گرفته، گاه خالی یا منفی است و گاه فاصله میان عناصر را مشخص مینماید، خواه این فاصله در سطح باشد یا در عمق که توسط قواعد پرسپکتیو مجسم میشود. فضای دو بعدی فقط طول و عرض داشته، فضای تزئینی نیز به طول و عرض محدود میباشد.
۱
۱. (۲) اجزاء و مثل اتاقها و تالار و حیاط، جای تهی، حجم پر نشده و توخالی، کیفیت و بیان معماری.
فضای سه بعدی
فضای سه بعدی شامل عمق، طول و عرض. فضای چهار بعدی، علاوه بر ابعاد سهگانه بعد زمان را میرساند که به آن، فضای لایتناهی میگویند. تصویری است که توهم فضا در آن معادل بی کرانگی در محیط است.
فضای کنترل شدهٔ ساختمان
بخشهایی از فضای داخلی ساختمان که مورد کاربرد انسانها قرار میگیرد و در طول اوقات سرد سال، گرم شده و طی اوقات گرم سال خنک میشود. شرایط دمای این فضاها در ساختمان باید در محدودهٔ آسایش باشد.
فضای کنترل نشدهٔ ساختمان
بخشهایی از فضای درونی ساختمان که در اوقات گرم یا سرد سال ضروری نیست خنک یا سرد شوند. م. انبارها، پارکینگهایی که از سه طرف با دیوار محصورند، دالانها و مانند آنها.
فضای معماری
فضای معماری، فضایی که توسط سطوح، به شکلهای گوناگون محدود گشته و به عملکردهای تعیین شده پاسخ میگوید که موضوع و جوهر اصلی معماری است.
معماری عبارت است از علم و هنر شکل بخش فضای زیست انسان، به عبارت دیگر: معماری به وجود آورندهٔ فضایی است که انسان را از عوامل طبیعی مصون داشته و فعالیت زندگی فردی و اجتماعی او را در برگرفته و به نیازهای مادی و معنوی انسان پاسخگو خواهد بود.
پس میتوان گفت: فضایی که توسط سطوح عمودی و افقی به وجود میآید، موضوع و جوهر اصلی معماری ست به عبارت دیگر موضوع اصلی و در حقیقت جوهر معماری فضا است. یک ساختمان، فقط مجموعهای از طول، عرض و عمق نیست بلکه مجموعهای است از اندازههای مختلف فضاهای خالی که انسان میتواند در آن حرکت و زندگی کند.
در ستارهشناسی
فضا قسمتهای نسبتاً تهی کیهان است که بیرون از جوّ سیارات قرار دارد. فضا را گاهی برای تمایز از فضای جوّ و مکانهای زمینیِ، «فضای میان ستاره ای» مینامند.
از آنجا که جوّ زمین ناگهان تمام نمیشود، بلکه کمکم با افزایش ارتفاع رقیق میشود، مرز مشخصی میان فضا و جوّ وجود ندارد. در ایالات متحده آمریکا، به افرادی که بالاتر از بلندای ۵۰ مایلی (۸۰ کیلومتری) سفر کنند، فضانورد گفته میشود. ارتفاع ۴۰۰٬۰۰۰ پایی (۱۲۰ کیلومتری) مرزی است که آثار جوّی در ورود دوباره مشهود میشوند. غالباً از ارتفاع ۱۰۰ کیلومتری به عنوان مرز میان جوّ و فضا یاد میشود.
نگاه کنید به: فیزیک نجومی، هوافضا، فناوری فضایی، مهاجرت به فضا، شاتل فضایی، فضازمان
در ریاضیات
در ریاضیات، فضا مجموعهای است که معمولاً ساختار اضافیای هم دارد.
برای نمونه، نگاه کنید به فضای اقلیدسی، فضای برداری، فضای برداری هنجارین، فضای باناخ، فضای ضرب داخلی، فضای هیلبرت، فضای توپولوژیک، فضای یکنواخت، و فضای متریک.
در روانشناسی
اصطلاح فضای درون گاهی برای توصیف محتویات ذهن انسان به کار برده شدهاست.
فضای تاریخی
ممکن است شیئی متعلق به گذشته های دور باشد.چقدر دور؟این سوال یک معنای عام و یک معنای خاص دارد برای خیلی از افراد ده هزار سال قبل با بیست هزار سال قبل تفاوتی نمیکند.حتی برای بعضی ها صدسال قبل با پنجاه سال قبل هم فرق نمیکند.درحالیکه برای باستان شناس مورخ دانشمند یا هرکس که علاقهمند به دوره های تاریخی باشد خیلی فرق می کند.چگونه میشود این دوره ها را احساس کرد و از هم تمیز داد.آشنا شدن با آثار به جا مانده از دوره ها در همه ی زمینه های معماری ادبیات هنر و لباس و ... می تواند این احساس را ایجاد یا تقویت کند.گاهی برای ما دوره ی خاصی از تاریخ اهمیت ندارد اما یک احساس عمومی و کلی از گذشته ما را در یک فضای تاریخی قرار میدهد.برای اینکار باید اشیاء و آثار اصلی را دید.به یاد داشته باشیم که اشیای گذشته متعلق به زمانی هستند که در یک مجموعه ی زنده و پویا مورد استفاده قرار میگرفتند.حتی کلمات و ادبیات و محاورات در زمان خودش بیشترین زندگی و حیات را داشته است.اما به تدریج جان باخته و جسمی از آن به یادگار مانده است لذا به هر میزان که بتوانیم خود را در شرایط و زندگی همزمان این آثار قرار دهیم .گویی که تقریباً حیات فرهنگی و تمدنی آن روزگار را احساس کرده ایم و خود را اگرچه با فاصله ی زیاد یکی از افراد آن روزگار می پنداریم در این صورت به فضای تاریخ وارد شده ایم. میتوان گفت هرچه ما نسبت زمانی خود را با اثر گذشته کم کرده و به آن زمان نزدیک شویم وارد فضای تاریخ و هرقدر خود را از شئ یا اثر گذشته دور بدانیم با دیدن یا قرار گرفتن در یک یا مجموعه ای از آنها به فضای تاریخی نزدیک شده ایم.گاهی اوقات آثار گذشتگان به دلایل عام یا خاص با ما ارتباط بیشتری پیدا میکنند. مثلاً بعضی از این آثار امروز هم مورد استفاده قرار میگیرند. اگرچه با تغییر در کاربری آن مثل فرش و... این باعث پیوند ما به گذشته و احساس مشترک با آنها میشود.هرچه این تعلق به آثار بیشتر باشد این پیوند قویتر است.
دگرگونی
دگرگونی یا تغییر از مفاهیم فلسفی است. در تجربه روزمره ما تغییر امری حقیقی و ملموس است مثلاً پول توی جیب ما کم یا زیاد میشود، سن ما افزایش مییابد، وسیلهای که خریدهایم و تا دیروز کار میکرد خراب میشود. اما برخی از فیلسوفان منکر تغییر هستند، حداقل در عرصه جوهر منکر این امر هستند. برمانیدس فیلسوف یونانی از این دسته بود.
در ریاضیات تغییر در کمیتها و خواص ساختارها بررسی میشود. لایبنیتز و نیوتن بیشترین روشنگری را در مورد تغییر به معنای ریاضی کردند و حاصل آن حسابان بود.
سوال اینجاست که آیا انسان میتواند بی اعتقاد به تغییر زندگی کند؟ و آیا تغییر امری است که صرفاً بی دخالت انسان رخ میدهد یا انسان میتواند با عمل خود بر آن تأثیر گذارد؟
استدلال منطقی
استدلال منطقی روش نتیجهگیری براساس «اصول منطقی» حاصل از «اندیشیدن» و «تفکر عقلانی» است؛ بنابراین هرگاه از استدلالی منطقی استفاده گردد؛ باید دلایل ارایهشده براساس اصول «درستی» اندیشه باشد که «منطق» نام میگیرد. بدیهی است در غیراینصورت گزاره بالا سفسطه است.
پیشینه
چالشهای فراوانی میان سوفسطائیان و فلاسفه یونان باستان درمورد چگونگی چیدش روش استدلال منطقی روی دادهاست و ارسطو در کتاب ارغنون روشهایی را در جهت روشنکردن روش «استدلال منطقی» ارایه دادهاست.
روش استدلال منطقی
منطق وظیفه حفظ شکل استدلال در جهت «غیرمغالطاتی» برعهده دارد؛ ولی غیرمغالطهبودن دلالت ذاتی گزاره برعهده منطق نیست. برای نمونه وقتی دو گزاره «بیضی، دایره است» و «بیضی، دایره نیست» کنار هم قرار میگیرد، روش استدلال منطقی این دو را متناقض و دستکم یکی را دارای مغالطه برمیشمارد. اما هنگامی که دو گزاره «بیضی، دایرهاست» و «بیضی، استوانه است» کنار هم قرار میگیرد، روش استدلال منطقی مغلطهای در جهت ارتباطدهی میان این دو گزاره نمیبیند. بهبیاندیگر از جهت سلامت شکل گزاره مغالطهای دیده نمیشود؛ اما ضروری است از دید راستآزمایی دلالت و ذات گزارهها که آیا دارای قوام عقلی هستند یا خیر، به فلسفه روی آورد و همین مسئله تفاوت بنیادین میان منطق و فلسفه را مینمایاند.
استدلال مبتنی بر منطق، شرط لازم و ناکافی برای پایهریزی استدلالات عقلانی است و در واقع منطق این وظیفه را برعهده دارد که چگونگی درستاندیشیدن را حاصل دهد تا بدینصورت پایهریزی استدلالات و اندیشیدن درست (آنگونه که منطق آن را درست میداند) فراهم گردد.
فلسفه ریاضیات
فلسفه ریاضیات، شاخهای از فلسفه است که به بنیادهای وجودی ریاضیات و مباحث مربوط به معرفتشناسی ریاضیات میپردازد. از جمله پرسشهایی که فلسفه ریاضی، کوشش در پاسخ به آن دارد اینها است:
منشا موضوعات ریاضی چه هستند؟
وضعیت وجودی مفاهیم ریاضی چیست؟
اشاره به یک شی ریاضی به چه معناست؟
شخصیت یک گزاره ریاضی چیست؟
رابطه بین منطق و ریاضیات چیست؟
نقش هرمنوتیک در ریاضیات چیست؟
تحقیق ریاضی به چه معناست و چگونه ممکن است؟
چه چیزی باعث توانایی ریاضی در تبیین تجربیات میشود؟
نقش ذهن انسان در تولید ریاضیات چیست؟
زیبایی ریاضی به چه معناست؟
منبع و ماهیت حقیقت ریاضی چیست؟
چه رابطهای بین جهان انتزاعی ریاضیات و جهان مادی وجود دارد؟
در آغاز قرن بیستم سه مکتب فلسفه ریاضی برای پاسخگوئی به اینگونه پرسشها به وجود آمد. این سه مکتب به نامهای شهودگرایی و منطقگرایی و صورتگرایی معروفاند.
شیمی
شیمی (به انگلیسی: Chemistry) یکی از دانشهای بنیادین است که به مطالعه و بررسی ساختار، خواص، ترکیبات، و دگرگونی ماده میپردازد. گسترۀ زیاد این دانش باعث شده است تا تعریف یکپارچه برای آن مشکل گردد.
واژهشناسی
واژهٔ شیمی از کیمیا که نام یکی از علوم پنجگانه خفیه در دوران کهن است، اقتباس شده است. در زبان مصری باستان، کیمیا از واژهٔ خامه یا خَمِه به معنای زمینِ سیاه برگرفته شده است. پس از تسلط ایرانیان بر مصر در ۵۲۰ پیش از میلاد، این واژه به صورت کیمیا به شرق آمده است و پس از تسلط یونانیان در ۳۳۰ پیش از میلاد به صورت خومِیا (به یونانی: χυμεία) در یونانی نیز وارد گردیده است. در دوران تسلط خلافت اسلامی در خاور میانه، به صورت الکیمیاء درآمده است و با جنگهای صلیبی به صورت الشمی(به انگلیسی: Alchemy) مجدداً به اروپا آمده است.
تاریخچه
کوشش های نخستین بشر برای فهمیدن طبیعت مواد و بیان چگونگی دگرگونی آنها ناموفق بود. اندک اندک کوشش ها برای تبدیل مواد کم ارزش، به مواد ارزشمندی چون زر و سیم، منجر به پیدایی دانش کیمیا گردید. هر چند در ظاهر دانش کیمیا به خواست اصلی خود نرسید، اما دستاوردهای کیمیاگران در این راه به اندوخته گرانبهایی تبدیل شد که پایه گذار شیمی مدرن گردید.
نگاه گذرا
نظریه اتمی پایه و اساس علم شیمی است. این تئوری بیان میدارد که تمام مواد از واحدهای بسیار کوچکی به نام اتم تشکیل شدهاند. یکی از اصول و قوانینی که در مطرح شدن شیمی به عنوان یک علم تأثیر بهسزایی داشته، اصل بقای جرم است. این قانون بیان میکند که در طول انجام یک واکنش شیمیایی معمولی، مقدار ماده تغییر نمیکند. (امروزه فیزیک مدرن ثابت کرده که در واقع این انرژی است که بدون تغییر میماند و همچنین انرژی و جرم با یکدیگر رابطه دارند.)
این مطلب به طور ساده به این معنی است که اگر دههزار اتم داشته باشیم و مقدار زیادی واکنش شیمیایی انجام پذیرد، در پایان ما همچنان بطور دقیق دههزار اتم خواهیم داشت. اگر انرژی از دست رفته یا بهدستآمده را مد نظر قرار دهیم، مقدار جرم نیز تغییر نمیکند. شیمی کنش و واکنش میان اتمها را به تنهایی یا در بیشتر موارد بههمراه دیگر اتمها و بهصورت یون یا مولکول (ترکیب) بررسی میکند.
این اتمها اغلب با اتمهای دیگر واکنشهایی را انجام میدهند. (برای نمونه زمانیکه آتش چوب را میسوزاند واکنشی است بین اتمهای اکسیژن موجود در هوا و مواد آلی چوب. که نور بر روی مواد شیمیایی فیلم عکاسی ایجاد میکند شکل میگیرد.)
یکی از یافتههای بنیادین و جالب دانش شیمی این بودهاست که اتمها رویهمرفته همیشه به نسبت برابر با یکدیگر ترکیب میشوند. سیلیس دارای ساختمانی است که نسبت اتمهای سیلیسیوم به اکسیژن در آن یک به دو است. امروزه ثابت شدهاست که استثناهایی در زمینهٔ قانون نسبتهای معین وجود دارد(مواد غیر استوکیومتری).
یکی دیگر از یافتههای کلیدی شیمی این بود که زمانی که یک واکنش شیمیایی مشخص رخ میدهد، مقدار انرژی که بدست میآید یا از دست میرود همواره یکسان است. این امر ما را به مفاهیم مهمی مانند تعادل، ترمودینامیک میرساند.
شیمی فیزیک بر پایهٔ فیزیک پیشرفته (مدرن) بنا شدهاست. اصولاً میتوان تمام سیستمهای شیمیایی را با استفاده از تئوری مکانیک کوانتوم شرح داد. این تئوری از لحاظ ریاضی پیچیده بوده و عمیقاً شهودی است. به هر حال در عمل و بطور واقعی تنها بررسی سیستمهای سادهٔ شیمیایی قابل بررسی با مفاهیم مکانیکی کوانتوم امکانپذیر است و در اکثر مواقع باید از تقریب استفاده کرد(مانند تئوری کاری دانسیته). بنابراین درک کامل مکانیک کوانتوم برای تمامی مباحث شیمی کاربرد ندارد؛ زیرا نتایج مهم این تئوری (بخصوص اربیتال اتمی) با استفاده از مفاهیم سادهتری قابل درک و بهکارگیری هستند.
با اینکه در بسیاری موارد ممکن است مکانیک کوانتوم نادیده گرفته شود، اما از مفهوم اساسی آن، یعنی کوانتومی کردن انرژی، نمیتوان صرف نظر کرد. شیمیدانها برای بکارگیری کلیه روشهای طیف نمایی به آثار و نتایج کوانتوم وابستهاند. علم فیزیک هم ممکن است مورد بی توجهی واقع شود، اما به هر حال برآیند نهایی آن (مانند رزونانس مغناطیسی هستهای) پژوهیده و مطالعه میشود.
یکی دیگر از تئوریهای اصلی فیزیک مدرن که نباید نادیده گرفته شود نظریه نسبیت است. این نظریه که از دیدگاه ریاضی پیچیدهاست، شرح کامل فیزیکی علم شیمی است. مفاهیم نسبیتی تنها در برخی از محاسبات خیلی دقیق ساختمان هسته، بهویژه در عناصر سنگینتر، کاربرد دارند و در عمل تقریباً با شیمی پیوند ندارند.
بخشهای اصلی دانش شیمی عبارتاند از:
شیمی تجزیه، که به تعیین ترکیبات مواد و اجزای تشکیل دهنده آنها میپردازد.
شیمی آلی، که به مطالعهٔ ترکیبات کربندار، غیر از ترکیباتی چون دو اکسید کربن (دی اکسید کربن) میپردازد.
شیمی معدنی، که به اکثریت عناصری که در شیمی آلی روی آنها تاکید نشده و برخی خواص مولکولها میپردازد.
شیمی فیزیک، که پایه و اساس کلیهٔ شاخههای دیگر را تشکیل میدهد، و شامل ویژگیهای فیزیکی مواد و ابزار تئوری بررسی آنهاست.
دیگر رشتههای مطالعاتی و شاخههای تخصصی که با شیمی پیوند دارند عبارتاند از: علم مواد، مهندسی شیمی، شیمی بسپار، شیمی محیط زیست و داروسازی.
شاخههای شیمی
شیمی معدنی
شیمی آلی
شیمی تجزیه
شیمیفیزیک
شیمی پلیمر
شیمی فرامولکولی
شیمی محیط
هیستوشیمی
شیمی دارویی
شیمی پیشرانهها
نانوشیمی
شیمی نظری
شیمی دستگاهی
شیمی کاتالیست
فیتو شیمی
زیستشیمی (بیوشیمی)
شیمی محض
شیمی دریا
آموزش شیمی
شیمی
واژهٔ شیمی از کیمیا که نام یکی از علوم پنجگانه خفیه در دوران کهن است، اقتباس شده است. ریشهشناسی واژهٔ کیمیا، نشان از ستاکهای مصری باستان و یونانی دارد. با اینهمه خاستگاه این واژه هرگز مشخص نبوده است.
کیمیا
کیمیا که صورتی از تغییر در ماهیت ماده در جهان باستان بهشمار میرفته، بر دوپایه قرار داشته است. نخست یافتن خوراکی برای عمر جاویدان که آنرا در اصطلاح اکسیر میگفتهاند و دوم، یافتن راهی برای تبدیل مس به زر. مردمان باستان در میانرودان، مصر، ایران باستان، هندوستان، چین و بسیاری از دیگر سرزمینها در پی یافتن این دو کوشیدهاند. از آنجا که خاستگاه کیمیا مشخص نیست، نمیتوان به ضرس قاطع بیان نمود که این واژه نیز از کجا سربرآورده است. با اینحال کهنترین شواهدی که از آن کشف گردیده است، مربوط به نگاشتههای پاپیروسی است که حدود ۸۰۰ سال پیش از میلاد در مصر تحریر شدهاند.
محتملترین فرض
محتملترین فرض بر ستاک واژهٔ کیمیا، ریشهٔ مصری باستان آن است. در زبان مصری باستان، کیمیا از واژهٔ خامه یا خَمِه به معنای زمینِ سیاه برگرفته شده است. پس از تسلط ایرانیان بر مصر در ۵۲۰ پیش از میلاد، این واژه به صورت کیمیا به شرق آمده است و پس از تسلط یونانیان در ۳۳۰ پیش از میلاد به صورت خومِیا (به یونانی: χυμεία) در یونانی نیز وارد گردیده است. در دوران تسلط خلافت اسلامی در خاور میانه، به صورت الکیمیاء درآمده است و با جنگهای صلیبی به صورت الشمی(به انگلیسی: Alchemy) مجدداً به اروپا آمده است.
شیمی نوین
واژهٔ نوین شیمی، با انقلاب صنعتی در اروپا و با بنیان نهادهشدن پژوهشهای حوزهٔ شیمی و فیزیک در دانشگاهها در زبان فرانسوی ایجاد و سپس ترانویسیهای گوناگونی از آن وارد زبانهای دیگر شده است. این واژه از برابر عربی خود در زبان فرانسوی(Alchimie) اقتباس شده است و با حذف حرف تعریف از آن به صورت شیمی (به فرانسوی: Chimie) ارائه گردیده است. واژه کمیستری (به انگلیسی: Chemistry) نیز یک ترانویسی از برابر فرانسوی و به معنای کیمیاگری و نه کیمیا است.
شیمی در زبان فارسی
در زبان فارسی، شیمی یک ترانویسی از برابر فرانسوی است و نخستین بار در سال ۱۸۳۱ توسط میرزا صالح شیرازی در یک رسالهٔ علوم طبیعی که خود وی مرقوم داشته بود بهکار برده شد که بعدها در مدرسهٔ دارالفنون با عنوان رسالهٔ طبیعیات تدریس میگردید.
تاریخ شیمی
تاریخ شیمی به سلسله اتفاقاتی اطلاق میشود که از زمان باستان تاکنون برای دانش شیمی اتفاق افتادهاست. تا ۱۰۰۰ سال پیش از میلاد، تمدنهای باستان از ابزارهایی استفاده میکردند که سرانجام اساس تنوع شاخههای شیمی شدند. برای نمونه استخراج فلزها از سنگ معدن، سفالگری با استفاده از لعاب،] تخمیر آبجو و شراب، تهیهٔ رنگدانه برای لوازم آرایشی و نقاشی، استخراج مواد شیمیایی از گیاهان برای دارو و عطر، تهیهٔ پنیر، ریسندگی، دباغی کردن چرم، تهیهٔ صابون از چربی، ساخت شیشه و ساخت آلیاژهایی مانند برنج.
در گذشته تلاش برای بیان طبیعت مواد و چگونگی دگرگونی آنها ناموفق بود. دانش پیشرفتهتر کیمیاگری نیز در این مورد ناتوان بود. به هرحال دانش کیمیا به کمک انجام تحقیقات اولیه و ثبت نتیجهها، پایهگذار شیمی مدرن بود. تغییر نگرش در شناخت مواد، زمانی شروع شد که رابرت بویل در سال ۱۶۶۱ در کتاب شیمیدان شکاک میان شیمی و کیمیا تفاوت قائل شد. پس از آن شیمی با تلاشهای آنتوان لاووازیه و ارائه قانون پایستگی جرم، به یک دانش تکاملیافته تبدیل شد. دغدغهٔ هر دو دانش کیمیا و شیمی شناخت طبیعت مواد و چگونگی دگرگونی آنها بود، اما تنها شیمی از شیوههای علمی قوی بهرهمند شد. با کوششهای ویژهٔ جوسایا ویلارد گیبز تاریخ شیمی با ترمودینامیک رابطهٔ عمیقی پیدا کرد.
تاریخ شیمی از آغاز تاکنون با صنعت رابطهای مستقیم داشتهاست. در ابتدای دوران مدرن در اروپا، شیمی از ترکیب دانستههای باستان با فعالیتهای دانشمندان مسلمان در قرون وسطی توسعه یافت. سپس شیمی در کنار فیزیک توانست ماهیت درونی مواد را شرح دهد. امروزه شیمی دانشی بسیار پیچیدهاست که بخشهای زیادی با اهداف متنوع در زمینههای مختلف فناوری دارد.
دوران باستان (۴۰۰۰–۳۰۰ پ. م)
مسلماً نخستین واکنش شیمیایی که بشر توانست آن را کنترل و مهار کند، سوختن و آتش بود. آتش برای مردم باستان، یک نیروی عرفانی بود که میتوانست یک ماده را به یک مادهٔ دیگر تبدیل کند در حالی که نور و گرما نیز میبخشد. آتش بر بسیاری از جوامع تأثیر گذاشت. به طوری که فعالیتهای روزمرهای مانند آشپزی و تهیه نور و گرما تا فناوریهایی مانند سفالگری، تهیهٔ آجر و ذوب فلزها همگی وابسته به آتش بودند. آتش سبب کشف شیشه و نحوهٔ پالایش فلزها شد و همین امر پایهگذار دانش متالوژی یا شناخت مواد شد. در اوایل نیاز زیادی به دانستن شیوههای پالایش فلزها بود به ویژه در مصر باستان (۲۶۰۰ پ. م) که طلا فلزی گرانبها به شمار میآمد. کشف آلیاژها باعث شروع عصر برنز شد. نخستین شواهدی که نشان میدهد انسانهای باستان در زمینهٔ دانش متالوژی فعالیت داشتند، مربوط به هزارههای پنجم و ششم پیش از میلاد است. پس از آن دانش متالوژی برای یافتن چگونگی ساخت سلاحهای جنگی برتر به کار گرفتهشد.
مصر باستان
مصریان باستان در زمان پیش از پادشاهی قدیمی توانستند نوعی سفال براق بسازند که به سفال مصری معروف است. در آن زمان این صنعت گرانبها تلقی میشد چراکه این سفالها از خاک رس تهیه نمیشدند و از سیلیس و مقادیر کمی آهک و جوش شیرین به دست میآمدند. مصریان باستان در زمینهٔ متالوژی نیز توانا بودند و نوشتههایی به خط هیروگلیف مصری مربوط به ۲۶۰۰ سال پیش از میلاد موجود است که طلا را توصیف میکنند. کیمیا در میان مصریان باستان نیز رواج داشت. کیمیای مصری را بیشتر از طریق نوشتههای فیلسوفان یونانی میتوان شناخت. دیوکلتیان، امپراطور روم هنگام حمله به مصر دستور سوزاندن اسنادی که مربوط به کیمیا باشد را داد و به همین دلیل نوشتههای مصری کمی دربارهٔ کیمیا باقی ماندهاند که مهمترین آنها پاپیروس استکهلم و پاپیروس لیدن هستند. مصریان عقیده داشتند که علم کیمیا توسط تحوت، خدای دانش و خرد پدید آمدهاست.
ایران باستان
سفالینههای خاکستری با لعاب سیاه در ۲۰۰۰ سال پیش از میلاد در تپه حصار و تپه سیلک به وجود آمدند. این سفالها نخستین نوع سفالهای لعابداری هستند که شناختهشدهاند. ایرانیان باستان برای خودآرایی از موادی مانند سرخاب، وسمه و سرمه استفاده میکردند که این مواد را از چربی حیوانات یا خاکستر به دست میآوردند و به آنها رنگدانههای طبیعی میافزودند. در آن دوران فیروزه به خاطر رنگ زیبایش مورد توجه بود و ایران تنها کشوری بود که این سنگ گرانبها را استخراج میکرد.
یونان باستان
فیلسوفان تلاش میکردند تا بدانند چرا مواد مختلف خاصیتهای متفاوت (رنگ، بو و غلظت) و حالتهای متفاوت (جامد، مایع و گاز) دارند و با شیوههای متفاوت با یکدیگر واکنش میدهند. در این زمان فیلسوفان یونانی نخستین نظریهها را دربارهٔ شیمی و طبیعت ارائه کردند که تاحدودی این نظریهها متأثر از فرهنگ و تمدنهای زمان خود بود. برای مثال، تالس تصور میکرد آب عنصر اصلی سازندهٔ جهان است. دویست سال پس از او ارسطو از «عناصر چهارگانه» سخن گفت و اعتقاد داشت که جهان از چهار عنصر آب، هوا، خاک و آتش ساختهشدهاست.
ارائهٔ نظریهٔ اتمی به دوران یونان باستان بازمیگردد. نظریهٔ اتمی مربوط به ۴۴۰ سال پیش از میلاد است. لوکرتیوس (۵۰ پ. م) در کتابی به نام «طبیعت چیزها» (به یونانی: De Rerum Natura) به اندیشههای دموکریت و لئوکیپوس اشاره میکند. دموکریت ادعا میکرد که همهٔ مواد از ذرههای تجزیهناپذیری به نام اتم تشکیل شدهاند.
آغاز کیمیا (۳۰۰–۷۰۰ پ. م.)
در گذشته مردم بسیار مشتاق بودند که بتوانند فلزهایی ارزان را به فلزی گرانبها همچون طلا تبدیل کنند. به اعتقاد آنان مادهای که میتوانست چنین کاری انجام دهد، سنگ فلاسفه بود. همین موضوع سبب شد که علمی به نام کیمیا* پدید آید.
کیمیا تنها به دنبال تبدیل فلزهای ارزان به فلزهای گرانبها نبود. آن زمان این امید وجود داشت که کیمیا بتواند کمکی کند تا دارویی ساختهشود که منجر به بهبودی مردم شود. مردم امیدوار بودند که کیمیاگران بتوانند مادهای به نام آب حیات یا اکسیر زندگی به وجود بیاورند تا به کمک آن مرگ انسانها را به تأخیر بیندازند. اما هرگز سنگ جادو و آب حیات به وجود نیامد.
کیمیا در فرهنگ فارسی نیز تاثیرگذار بود. شاعران فارسیزبان در اشعار خود به کیمیا اشاره میکردند. مولوی در یکی از اشعار خود میگوید:
من غلام آن مس همتپرست که به غیر از کیمیا نارد شکست
از کیمیاگری به شیمی (۷۰۰–۱۵۰۰)
در جهان مسلمان، دانشمندان مسلمان (ایرانی و عرب) شروع به ترجمهٔ آثار علمی یونان باستان کردند و شیوههای علمی آنها را آزمایش کردند. توسعهٔ شیمی مدرن بسیار آهسته و دشوار بود اما یک شیوه علمی برای شیمی در میان مسلمانان در حال پیدایش بود. در قرن هشتم میلادی، جابر بن حیان که او را پدر علم شیمی نیز مینامند، و از شاگردان امام ششم شیعیان بوده است یک رویکرد منظم و همراه با آزمایش را معرفی کرد. تحقیقات او بر خلاف کیمیاگران یونانی و مصری که بیشتر تنها در ذهن خود به تفکر میپرداختند، در آزمایشگاه صورت میگرفت. او وسیلهای به نام عنبیق اختراع کرد و با آن مواد شیمیایی را بررسی میکرد. عنبیق وسیلهای ساده برای تقطیر مواد بود. این ظرف برای گرم کردن مخلوطها و جمعآوری و هدایت بخارهای حاصل به کار میرفت. از کارهای جابر بن حیان تفاوت قائل شدن میان اسید و باز، و ساخت صدها دارو بود.
سایر شیمیدانان مؤثر مسلمان از قبیل ابن سینا، ابویوسف کندی، ابوریحان بیرونی و امام جعفر صادق برخی نظریههای کیمیا از جمله داستان سنگ فلاسفه را رد کردند. خواجه نصیر طوسی نیز به گونهای پایستگی جرم را ارائه کرد. او اشاره کرد که یک ماده تنها میتواند تغییر کند اما نمیتواند ناپدید شود. محمد زکریای رازی نیز نظریهٔ عناصر چهارگانهٔ ارسطو را برای اولین بار رد کرد. او با بهکارگیری آزمایشگاه مدرن و طراحی و توصیف بیش از بیست ابزار آزمایشگاهی که برخی از آنها هماکنون نیز کاربرد دارند، یک بنیان مستحکم برای شیمی مدرن بنا کرد.
آغاز شیمی نوین (۱۵۰۰–۱۸۰۰)
مشاهده کردن، اندیشیدن و نتیجهگیری کردن ابزارهای یونانیان باستان برای مطالعهٔ علوم طبیعی بود. کیمیاگران نیز تا پیش از آغاز دوران شیمی مدرن تنها از این سه ابزاره استفاده میکردند. در سال ۱۶۰۵، فرانسیس بیکن کتاب مهارت و پیشرفت فراگیری را منتشر کرد که حاوی توضیحاتی بود که بعدها به روش علمی معروف شد. در سال ۱۶۱۵ ژان بگن برای اولین بار از معادله شیمیایی استفاده کرد. رابرت بویل، دانشمند بریتانیایی در سال ۱۶۶۱ در کتاب شیمیدان شکاک، شیمی را علمی تجربی خواند. او از محققان خواست تا علاوه بر سه ابزار اصلی یونانیان پژوهشهای علمی نیز انجام دهند. بویل عقیدهٔ ارسطو را که جهان از چهار عنصر آب، هوا، خاک و آتش تشکیل شدهاست را رد کرد و به جای آن سه عنصر نمک، گوگرد و جیوه را عناصر سازندهٔ جهان دانست. در عوض او مفهومی جدید ارائه کرد که ذرات اولیه با ایجاد پیوند با یکدیگر ترکیبهای جدید میسازند. این تعبیر سادهترین و در عین حال معقولترین تعبیری بود که ارائه شد. پس از آن برای توجیه پدیدههای طبیعی به جای نظریهٔ ارسطو از نظریهٔ بویل استفادهشد. در سال ۱۶۶۹ هنینگ براند توانست فسفر را از ادرار به دستآورد و فسفر اولین عنصری بود که با شیوهٔ شیمیایی کشف شد. هنری کاوندیش برای اولین بار در سال ۱۷۶۶ توانست گاز هیدروژن (H2) را از سار گازها تمیز دهد. لاووازیه در سال ۱۷۹۳ نام این گاز را هیدروژن نهاد.
آنتوان لاووازیه در سال ۱۷۸۹ قانون پایستگی جرم را مطرح کرد که به قانون لاووازیه نیز مشهور شد. در این هنگام قوانین شیمی کمی قویتر شد به گونهای که پیشبینیهای درستتری صورت میگرفت.
جوزف بلک در سال ۱۷۵۴ توانست کربن دیاکسید که او به آن هوای ثابت میگفت را جداسازی کند. کارل ویلهلم شیله و جوزف پریستلی هر یک در سالهای ۱۷۷۱ و ۱۷۷۴ به طور مستقل توانستند اکسیژن را با گرم کردن جیوه (II) اکسید و نیتراتها جداسازی کنند. جوزف پروس نیز با کشف «قانون نسبتهای معین» باعث پیشرفتی بزرگ در شیمی شد. بر اساس این قانون مواد شیمیایی با نسبتهای معین با یکدیگر واکنش میدهند. در سال ۱۸۰۰ آلساندرو ولتا با ساخت اولین باتری شیمیایی باعث سرآغاز دانش الکتروشیمی شد. در سال ۱۸۰۱، جان دالتون نظریهٔ اتمی خود را در هفت بند منتشر کرد. او در نظریهٔ خود اتم را تجزیهناپذیر خواند. در آن زمان نظریهٔ دالتون بسیار تاثیرگذار بود به طوری که در قرن نوزدهم، شیمیدانان به دو گروه تقسیم میشدند. گروه اول کسانی بودند که نظریهٔ اتمی جان دالتون را دنبال میکردند و گروه دوم کسانی همانند ارنست ماخ بودند که به این نظریه اعتقاد نداشتند.
در سالنامهٔ علوم (به فرانسوی: L'année de la science) مربوط به سال ۱۹۹۰ راجر کراتینی بیان میکند که انگلیسیها بدون تردید اظهار دارند که جوزف پریستلی پدر شیمی جدید است و فرانسویها نیز آنتوان لاووازیه را پدر شیمی جدید میدانند.
اگرچه شیمی در دورهٔ تمدن بابل و مصر باستان آغاز شد و ایرانیان و عربها در دورهٔ تمدن اسلامی فعالیتهای زیاد انجام دادند، با این حال شیمی مدرن پس از فعالیتهای لاووازیه شکوفا شد. اصلیترین دلیل آن اکتشافات او دربارهٔ پایستگی جرم، نظریهٔ ماهیت آتش و واکنش سوختن در سال ۱۷۸۳ بود. پیش از آن فرض میشد که ماهیت آتش مادهایاست که از مادهٔ سوختنی آزاد میشود.
پس از آنکه واکنش سوختن به طور علمی بررسی و حل و فصل شد، فریدریش وهلر، که در سال ۱۸۲۸ موفق به ساخت ترکیب اوره شدهبود، بحث دیگری را دربارهٔ ارتباط شیمی و حیات و تمایز مواد آلی و مواد معدنی آغاز کرد. پیش از آن در دانش شیمی هرگز به ترکیب مواد آلی و مواد معدنی پرداختهنشدهبود. همین امر سرآغاز یک رشته جدید در شیمی شد به طوری که در اواخر قرن نوزدهم میلادی دانشمندان میتوانستند صدها ترکیب آلی به وجود بیاورند. مهمترین آنها جوهرهای مصنوعی بنفش، سرخابی و سایر رنگها و نیز آسپیرین بود. کشف شیوهٔ مصنوعی تهیهٔ اوره کمک بسیار بزرگی به کشف ترکیبات همپار کرد. چراکه آمونیوم سیانید و اوره دارای فرمول تجربی یکسان هستند.
مایکل فارادی در سال ۱۸۲۵ توانست بنزن را از گاز درخشان آزاد شده از پیرولیز روغن وال به دست بیاورد و آن را بیکابورت هیدروژن نامید. بنزن اولین و سادهترین ترکیب آروماتیک کشف شدهاست. ساختار بنزن توسط فریدریش آگوست ککوله در سال ۱۸۶۵ میلادی شناسایی شد.
شیمی نوین
پیش از قرن بیستم، شیمی به عنوان دانشی برای شناخت طبیعت مواد و دگرگونی آنها شناختهمیشد. تفاوت عمدهٔ شیمی با فیزیک این بود که در شیمی از ریاضیات استفاده نمیشد و بیشتر علمی تجربی بود. برای نمونه، اوت کنت در سال ۱۸۳۰ نوشت:
هر تلاشی برای بهکارگیری شیوههای ریاضیاتی در مطالعهٔ شیمی، کاملاً غیرمنطقی و بر خلاف روح شیمیاست. اگر روزی آنالیزهای ریاضی یک بخش برجستهٔ شیمی را به عهده بگیرد، باعث انحطاط آن میشود.
به هر حال در نیمهٔ دوم قرن نوزدهم شرایط تغییر کرد و فریدریش آگوست ککوله در سال ۱۸۶۷ نوشت:
من انتظار دارم که روزی یک توضیح ریاضیاتی-مکانیکی برای آنچه که امروزه به آن اتم میگوییم، خواهیمیافت و به کمک آن خواص اتمها را بررسی خواهیمکرد.
پس از اکتشافات ارنست رادرفورد و نیلز بور دربارهٔ ساختار اتم و اکتشافات ماری و پیر کوری دربارهٔ پرتوزایی، دانشمندان مجبور بودند دیدگاه خود را نسبت به طبیعت مواد تغییر دهند. بنابراین شیمی به عنوان دانش مواد و مطالعهٔ ترکیب، ساختار و خاصیتهای مواد و تغییراتی که دستخوش آنها میشود، تعریف شد. در تعریف شیمی، ماده همان اتمها و مولکولها هستند و در شیمی واکنشهای هستهای و شکافت هستهای نادیده گرفتهمیشوند. ولی این به آن معنا نیست که شیمی با دانش هستهای ارتباطی ندارد چرا که شاخههایی همچون شیمی هستهای و شیمی کوانتومی نیز وجود دارد اما آنچه امروزه به عنوان کاربرد شیمی از آن یاد میشود بررسی مفاهیمی دربارهٔ مواد چه در مقیاس بزرگ و چه در مقیاس مولکولی و اتمیاست. مطالعههای شیمی به بررسی کل یک مولکول تا تأثیر یک پروتون تنها روی یک اتم میپردازد.
جدول تناوبی
جان نیولندز، شیمیدان انگلیسی در سال ۱۸۶۵ دریافت که با گذر از هر هشت عنصر، خواص فیزیکی تکرار میشوند. او این خواص مشابه را نیز یادداشت کرد. دیمیتری مندلیف، شیمیدان روسیهای اولین کسی بود که یک جدول تناوبی مشابه جدولهای تناوبی امروزی را به وجود آورد. او عناصر را برحسب جرم اتمی کنار یکدیگر قرار داد و همانند بازی سولیتیر، روی کارتهایی نام و خواص عناصر را نوشت و با کنار یکدیگر قرار دادن آنها به شباهت خواص آنها پی برد. او عناصری که به یکدیگر شبیه بودند را در جدولی زیر یکدیگر قرار داد و جدولش را در یک مجلهٔ ناشناخته روسی منتشر کرد و کمی بعد در نشریهٔ آلمانی «مجلهٔ شیمی» (به آلمانی: Zeitschrift für Chemie) منتشر شد.
مندلیف به دلیل تکرار تناوبی خواص متوجه شد که بعضی عناصر هنوز کشف نشدهاند. او مجبور شد جای این عناصر را در جدولش خالی بگذارد. او وجود سه عنصر ژرمانیم، گالیوم و اسکاندیم را حدس زد و نام آنها را به ترتیب اکاسیلیسیوم، اکاآلومینیوم و اکابور نهاد. وی همچنین توانست برخی خواص همچون جرم و رنگ آنها را حدس بزند که پس از کشف این عناصر پیشبینیهای او با واقعیت مطابقت میکردند.
جایزهٔ نوبل شیمی
آلفرد نوبل، کارآفرین سوئدی و مخترع دینامیت در آخرین وصیتنامهاش که در ۲۷ نوامبر ۱۸۹۵ آن را تنظیم کرد، خواست که ثروتش صرف ایجاد مراسمی برای اهدای جوایز به «کسی که بیشترین سود را به نوع بشر» در زمینهٔ فیزیک، شیمی، صلح، فیزیولوژی یا داروسازی و ادبیات میرساند، شود. نوبل ۹۴٪ ثروتش را که معادل ۳۱ میلیون کرون سوئد* بود وقف ایجاد این پنج جایزه کرد.
در ۱۰ دسامبر ۱۹۰۱ اولین جوایز نوبل اهدا گردید. اولین جایزهٔ نوبل شیمی را یاکوبوس هنریکوس وانتهوف به علت کشف قوانین دینامیک شیمیایی و فشار اسمزی در محلولها دریافت کرد.
مدلهای اتمی
اتمها تا سال ۱۸۹۷ کوچکترین جزء ماده و تجزیهناپذیر تلقی میشدند. جوزف جان تامسون در سال ۱۸۹۷ طی تحقیقات روی پرتوهای کاتدی، الکترون را کشف کرد. او با قرار دادن یک میدان الکتریکی در اطراف پرتوهای کاتدی متوجه انحراف پرتوها شد و به وجود الکترون در اتم پی برد و در نتیجه تجزیهناپذیر بودن اتم را رد کرد. پس از آن با استناد بر آزمایش خود، یک مدل اتمی ارائه کرد که به مدل کیک کشمشی یا مدل هندوانهای معروف شد. بر اساس این مدل بار مثبت به صورت فضای ابرگونهای سراسر اتم پخش شدهاست و الکترونها در این فضا پراکنده شدهاند. او مدل خود را به کیک کشمشی تشبیه کرد به طوری که الکترونها همان کشمشها و بار مثبت کیک است.
مدل تامسون در سال ۱۹۰۹ توسط ارنست رادرفورد، یکی از شاگردان قدیمی تامسون رد شد. رادرفورد و هانس گیگر آزمایش ورقهٔ طلا را ابداع کردند. آنها در این آزمایش یک ورقه نازک طلا را در معرض پرتوهای آلفا قرار دادند. آنها انتظار داشتند که بر اساس مدل تامسون پرتوهای آلفا با انحراف بسیار کمی از ورقهٔ طلا عبور کنند اما بسیاری از پرتوها با زاویهٔ بیشتر از ۹۰° بازگشتند.
رادرفورد نتیجه گرفت که اتم دارای هستهای متمرکز است و مدل اتمی خود را ارئه کرد. او کشف کرد که بیشتر جرم اتم مربوط به بار مثبت است و بار مثبت در یک فضای کوچک به نام هسته در مرکز اتم فشرده شدهاست. الکترونها نیز در فضایی اطراف هسته قرار دارند.
مدل اتمی رادرفورد در دو مورد پایداری اتم و طیف ناپیوستهٔ تابشی اتم پاسخی نداشت. بر اساس مدل رادرفورد اتم نمیتوانست پایدار باشد؛ زیرا اگر فرض شود الکترونها ثابت هستند، الکترون به دلیل بار منفی جذب هسته میشود و اگر فرض شود که الکترونها مانند سیارات منظومهٔ شمسی در حال حرکت به دور هسته هستند و نیروی مرکزگرا همان نیروی الکتریکیاست، الکترونها باید موج الکترومغناطیسی تابش کنند که در این صورت انرژی الکترونها کاهش یافته و به تدریج روی اتم سقوط میکنند. نیلز بور در سال ۱۹۱۳ با توجه به نظریههای کوانتومی پلانک و اینشتین، با تجدیدنظر بنیادی در فیزیک کلاسیک، مدل اتمی خود را بیان کرد. او در نظریهٔ خود اعلام کرد که الکترونها در هر مداری نمیتوانند پایدار بمانند و فقط در مدارهای مجازی به نام «مدارهای مانا» میتوانند پایدار بمانند و به دور هسته بچرخند. او نیروی مرکزگرا را نیز همان نیروی الکتریکی فرض کرد. تا زمانی که الکترون روی مدار مانا حرکت کند، موج الکترومغناطیسی تابش نمیکند و انرژی آن مانا است. در مدل بور شعاع مدار الکترونها نمیتواند هر مقداری باشد و شعاعها کوانتیده هستند و الکترونها تنها هنگام جهش از یک مدار پایه به یک مدار با انرژی بیشتر تابش میکنند و مقدار انرژی آنها نیز کوانتیدهاست.
شیمی کوانتومی
کشف معادله شرودینگر توسط اروین شرودینگر و مقالهٔ والتر هایتلر و فریتز لندن که در سال ۱۹۲۷ منتشر شد، به عنوان سرآغاز شیمی کوانتومی شناختهمیشود. به این ترتیب شیمیدانان توانستند پیوند اتمی را توجیه کنند. در دههٔ ۱۹۴۰ بسیاری از فیزیکدانان مانند روبرت اوپنهایمر و ادوارد تلر از مقیاس مولکولی و اتمی فیزیک به فیزیک هستهای روی آوردند. در سال ۱۹۲۶ میلادی، شرودینگر بر مبنای رفتار دوگانهٔ ذرهای و موجی الکترون و با تأکید بر رفتار موجی آن، محدود کردن الکترون به یک مدار دایره شکل را درست ندانست و از حضور الکترون در یک محیط سه بعدی سخن گفت. او یک مدل کوانتومی برای اتم ارائه کرد. کلمنز روتان نیز در سال ۱۹۵۱ مقالهای دربارهٔ معادلات روتان منتشر کرد.
شیمی کوانتوم قوانین مکانیک کوانتوم را در مسائل مربوط به شیمی مورد استفاده قرار میدهد. به کمک شیمی کوانتومی میتوان بسیاری از خاصیتهای مولکولها مانند طول و زاویهٔ پیوندی، قطبیت پیوند، قطبیت مولکول و طیفهای مولکولی را مطالعهکرد. لینوس پاولینگ نیز برروی طبیعت پیوندهای شیمیایی و ساختار کمپلکسها تحقیقاتی انجام داد که باعث شد در سال ۱۹۵۴ جایزهٔ نوبل شیمی را دریافت کند. همچنین وی یکی از بزرگترین شیمیدانان قرن بیستم شناخته میشود.
کاربرد شیمی
در اواخر قرن هجدهم و اوایل قرن نوزدهم، کشفیاتی در زمینهٔ زیستشناسی صورت گرفت که از آنها میتوان به کشف بزاق و نحوهٔ تبدیل نشاسته به شکر اشاره کرد. ولی هنوز جزئیات شیمیایی دقیقی دربارهٔ آنها شناختهنشدهبود. در قرن نوزدهم لویی پاستور در حین تحقیق دربارهٔ تخمیر شکر به الکل متوجه شد که عملیات تخمیر توسط یک ماده موجود در مخمر کاتالیز میشود. او گفت: «تخمیر الکلی وابسته به حیات یاختههای موجود در مخمر است نه مرگ یا فاسد شدن یاختهها»
سال ۱۸۷۸ ویلهلم کان، دانشمند آلمانی آنزیم را کشف کرد. کشف آنزیم پلی میان شیمی و زیستشناسی بود.* اما موفقیت اصلی در اکتشافات زیستشناسی زمانی به دست آمد که در سال ۱۹۵۳ جیمز واتسون و فرانسیس کریک توانستند ساختار مارپیچ دیانای را با مدلهایی الهامگرفته از دانش شیمی و پراش پرتو ایکس که روزالیند فرانکلین آن را انجام داد، توجیه کنند.
در همان سال آزمایش میلر-یوری نشان داد که آمینواسیدها واحدهای سازندهٔ پروتئین هستند که خود میتوانند بر اساس فرایندهای طبیعی کهن روی زمین، از مواد اولیهٔ سادهتر ساختهشوند.
در سال ۱۹۸۳ کری مولیس روشی برای تولید دیانای ابداع کرد که انقلابی در فرایندهای شیمیایی بود و به واکنش زنجیره پلیمراز یا PCR معروف است.
کاربرد شیمی در صنعت
در اواخر قرن نوزدهم یک تحول عظیم در بهرهبرداری از نفتی که از زمین استخراج میشد، رخ داد. در ابتدا از نفت برای تولید موادی که جایگزینی برای روغن نهنگ بود، استفاده میشد. تولید گسترده و پالایش نفت سبب به وجود آمدن سوختهای مایعی همچون گازوئیل و سوخت دیزل، حلالهای شیمیایی، آسفالت، روانساز، واکس و بسیاری از محصولاتی که در دنیای مدرن کاربرد دارند مانند فیبر، پلاستیک، چسب، آمونیاک، شویندهها و دارو شد. استفادهٔ روزافزون از صنعت شیمی سبب پیدایش رشتهٔ مهندسی شیمی برای اولین بار در مؤسسه فناوری ماساچوست در سال ۱۸۸۱ شد.
در میانهٔ قرن بیستم کنترل ساختار الکترونیکی مواد نیمهرسانا با ساخت شمشهای بسیار خالص سلیسیوم و ژرمانیوم بسیار مهم شدهبود. بررسی ترکیب شیمیایی و کنترل غلظت عناصر سازندهٔ نیمهرساناها باعث اختراع ترانزیستور در سال ۱۹۵۱ شد. این دستاورد سبب ساخت تراشهها برای استفاده در دستگاههای الکترونیکی مانند کامپیوتر شد.
علم پایه یا علم بنیادی (به انگلیسی: Fundamental science)، مجموعه علومی است که به بررسی بنیادین پدیدهها یا بررسی ماهیت، قوانین و روابط حاکم بین آنها میپردازد.
از بارزترین این علوم میتوان به ریاضیات، شیمی، فیزیک، فلسفه، منطق، زیستشناسی، زبانشناسی و زمین شناسی اشاره نمود.
علوم پایه، زیربنای اصلی سایر دانشها محسوب میشود و به همین دلیل در مواقعی به کل علم (به انگلیسی: Science) تعمیم داده میشوند.
ریاضیات
ریاضیات (در قدیم، همچنین: اِنگارِش) را بیشتر دانش بررسی کمیتها و ساختارها و فضا و دگرگونی (تغییر) تعریف میکنند. دیدگاه دیگری ریاضی را دانشی میداند که در آن با استدلال منطقی از اصول و تعریفها به نتایج دقیق و جدیدی میرسیم (دیدگاههای دیگری نیز در فلسفه ریاضیات بیان شدهاست). با اینکه ریاضیات از علوم طبیعی به شمار نمیرود، ولی ساختارهای ویژهای که ریاضیدانان میپژوهند بیشتر از دانشهای طبیعی بهویژه فیزیک سرچشمه میگیرند و در فضایی جدا از طبیعت و محضگونه گسترش پیدا میکنند، بهطوری که علوم طبیعی برای حل مسائل خود به ریاضی باز میگردند تا جوابشان را با آن مقایسه و بررسی کنند.
علوم طبیعی، مهندسی، اقتصاد و پزشکی بسیار به ریاضیات تکیه دارد ولی ریاضیدانان گاه به دلایل صرفاً ریاضی (و نه کاربردی) به تعریف و بررسی برخی ساختارها میپردازند.
تاریخچه
مصریان باستان، بیش از ۵ هزار سال پیش، برای اندازهگیری و نقشهبرداری زمین و ساختن اهرام با دقت بسیار بالا، از حساب و هندسه استفاده میکردند. علم حساب با اعداد و محاسبه سر و کار دارد. در حساب، چهار عمل اصلی عبارتند از: جمع، تفریق، ضرب و تقسیم. هندسه علم مطالعه خطها، زاویهها، شکلها، و حجمها است. یونانیهایی چون اقلیدس، حدود ۲۵۰۰ سال قبل، بیشتر قوانین اصلی هندسه (قضایای هندسه) را تعیین کردند. جبر نوعی خلاصهنویسی ریاضیات است که در آن برای نشان دادن کمّیتهای نامعلوم، از علائمی چون x و y استفاده میشود. این علم را نیز دانشمندان ایرانی، حدود ۱۲۰۰ سال قبل توسعه دادند. حساب، هندسه و جبر، پایههای ریاضیات هستند.
ریاضیات نوعی زبان علمی است. مهندسان، فیزیکدانان، و سایر دانشمندان، همگی از ریاضیات در کارهایشان استفاده میکنند. سایر کارشناسان که به مطالعه اعداد، کمّیتها، شکلها و فضا بهشکل محض علاقه دارند، ریاضیات محض (غیرکاربردی) را به کار میگیرند. نظریه اعداد که شامل مطالعه اعداد درست و نحوه عمل آنهاست، شاخهای از ریاضیات محض به شمار میآید. در دنیای جدید، ریاضیات یکی از عناصر کلیدی علوم الکترونیک و رایانه بهشمار میرود.
کمیت
مجموعه، رابطه، تابع، عمل، گروه، میدان، عدد، اعداد طبیعی، اعداد حسابی، اعداد صحیح، اعداد اول، اعداد مرکب، اعداد گویا، اعداد گنگ، اعداد حقیقی، اعداد مختلط، اعداد جبری، عدد پی، عدد ای، چهارگانها، هشتگانها، شانزدگانها، اعداد پی-ادیک، اعداد فوق پیچیده (Hypercomplex numbers)، اعداد فوق حقیقی (Hyperreal number)، اعداد فراواقعی (Surreal numbers)، بینهایت، اعداد ترتیبی، اعداد اصلی، ثابتهای ریاضی، پایه
کمیت
کَمّیَت یا چَندی در لغت به معنای مقدار میباشد و معمولاً در برابر واژهٔ کیفیت به کار میرود.در فیزیک هر چه که قابل اندازه گیری باشد، کمیت و در مقابل، هرچه که نتوان اندازه گیری کرد کیفیت نامیده می شود. کمیت را میتوان با یک عدد نشان داد و برای تعیین این مقدار نیاز به واحد (یکا) آن کمیت داریم.کمیت و کیفیت را در فارسی چند و چون نیز میگویند.
انواع کمیتها
از کمیتهای پر کاربرد میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
طول
داده
چگالی
انرژی
نیرو
فشار
دما
زمان
سرعت
حجم
جرم
اختلاف پتانسیل الکتریکی
بار الکتریکی
بسامد
شدت جریان الکتریکی
انواع کمیتها
کمیتها در فیزیک به دو نوع کمیت نردهای یا اسکالر (عددی) و کمیت برداری تقسیم میشوند.
کمیتهای نرده ای، کمیت هایی هستند که تنها دارای بزرگی ( اندازه ) می باشند .مانند جرم، زمان و دما
کمیتهای برداری، کمیت هایی هستند که علاوه بر اندازه دارای جهت نیز هستند و از قانون جمع بردار ها پیروی میکند.مانند سرعت، جابجایی و نیرو
ساختار (ریاضی)
ساختار در ریاضیات به معنای مجموعهای است که به آن اجزای ریاضی دیگری نیز افزوده شده تا برخی خواص مجموعه بهتر درک یا مجسم شود. مثلاً با افزودن دو مفهوم جمع و ضرب به مجموعه اعداد حقیقی این مجموعه دارای ساختاری جبری بهنام میدان میشود.
فضا
از دیرباز فضا به پارسی میانه اِسپاش یکی از جستارهای بنیادین در فلسفه و علم به شمار آمده است.
در فیزیک
تعریف فضا در فیزیک مورد اختلاف است. مفاهیم گوناگونی که برای تعریف فضا استفاده شدهاند عبارتاند از:
ساختاری که توسط یک مجموعه از «روابط فضایی» بین چیزها تعریف شدهاست
خمینهای (منیفلدی) که توسط یک دستگاه مختصاتی تعریف شده باشد که در آن بتوان مکان چیزها را تعیین کرد
نهادی که اشیاء موجود در جهان را از تماس و برخورد با یکدیگر باز میدارد
وضعیتی در حوزهٔ معنایی وجود که «زمینه»ی اَشکال بروز یافته را فراهم میکند و بدین ترتیب حرکت و پویایی فیزیکی را ممکن میسازد.
در فیزیک کلاسیک، فضا، یک فضای اقلیدسی سهبعدی است که در آن هر موقعیتی را میتوان با استفاده از سه مختصات توصیف کرد. فیزیک نسبیت از فضازمان به جای فضا استفاده میکند، فضازمان بصورت یک خمینه چهاربعدی مدل میشود.
از جمله پرسشهای فلسفی دربارهٔ فضا عبارتاند از: آیا فضا مطلق است یا کاملاً نسبیتی است؟ آیا فضا هندسهٔ درست واحدی دارد یا اینکه هندسهٔ فضا فقط قرارداد است؟ از جمله شخصیتهای برجسته تاریخیای که در مباحث موضع مشخصی داشتهاند، میتوان از آیزاک نیوتن (فضا مطلق است)، گاتفرید لایبنیتس (فضا نسبی است)، و هانری پوانکاره (هندسهٔ فضایی قراردادی است) نام برد.
تجربهٔهای ذهنی مرتبط با این پرسشها، بحث سطل نیوتن و جهان کروی پوانکاره هستند.
نگاه کنید به: مختصات کروی، مختصات دکارتی، فلسفه فیزیک
در معماری
با اینکه بسیاری از معماران، فضا را ذات و ماهیت معماری میدانند و با وجود مطالب زیادی که در باب اهمیت فضا در معماری عنوان شده و میشود، در فرهنگها و دانشنامهها تعریفی از مفهوم فضا در معماری به چشم نمیخورد. فقدان واژه فضا در کتابهای مرجع معماری نیز کاملاً قابل توجه و تعجبانگیز است.
دلیل این امر شاید این باشد که تلقی و کاربرد معماران از واژه فضا چنان واضح است که نیازی به توضیح واژهای کاملاً مشخص، احساس نمیکنند. اما این برهان ساده، آنجا که درمییابیم این واژه در متن تاریخ طولانی معماری نسبتاً جدید میباشد و در دهههای اخیر مفهومی بحثانگیز بودهاست، اعتبار خود را از دست میدهد.
با توجه به کمبود منابع جامع درباره فضای معماری و جدید بودن این مبحث، برای تبیین مفهوم فضا در تئوری معماری، بایستی به دیدگاههای معماران و نظریهپردازان در مورد مفهوم فضای معماری استناد نماییم. در میان نظریهپردازان معماری مدرن، برونو زوی و زیگفرید گیدئون از جمله افرادی هستند که به شکل نسبتاً جامعی مفهوم فضای معماری را مورد کنکاش قرار داده و سعی نمودهاند اهمیت آن را در معماری بازنمایانند.
برونو زوی معماری را هنر فضا و فضا را ذات معماری معرفی میکند، ولی او طبیعت فضای مورد بحث را مشخص نمینماید. برداشت او از فضا صورت واقعگرایانه دارد. به اعتقاد او، نماها و دیوارهای یک خانه، کلیسا یا کاخ مهم نیست که چقدر زیبا باشند، آنها تنها ظرفاند و به جعبه شکل میدهند، نهاد و مظروف فضای داخلی است. ذات معماری برای زوی، سازماندهی معنادار فضا از طریق فرایند محدودسازی است. بنابراین از این دیدگاه، فضا مادهای با گسترش یکسان است که میتوان از طریق تعیین محدودهها در آن، به شیوههای مختلف به آن شکل داد.
برونو زوی با تعمیم مفهوم فضای معماری، فضای جدیدی با عنوان فضای شهری را نیز تعریف مینماید. او بر این عقیدهاست که تجربه فضایی معماری در شهر تداوم مییابد، در خیابانها، میدانها، کوچهها، پارکها، استادیومهای ورزشی، حیاط خانهها و در هر جایی که ساخته دست انسان خلاءها را محدود کرده و فضاهای بستهای بوجود آوردهاست. اگر در داخل بنایی فضا محدود به شش سطح باشد (کف، سقف و چهار دیوار)، بدین مفهوم نیست که خلاء بسته شده در پنج سطح (مانند یک حیاط یا یک میدان) به جای شش سطح، فضا به شمار نمیآید. اما آیا میتوان حرکت در فضای بزرگراه مستقیمالخط و یکنواختی را که کیلومترها در دشتی غیرمسکونی پیش رفتهاست، به عنوان یک تجربه فضایی مطرح ساخت؟ مسلم است آنچه در جهت دید بهوسیله یک سطح چه از طریق دیوارسازی و یا از طریق کاشتن درخت و یا بهوسیله عناصری که فضاهای معماری را متمایز میکنند، محدود شده باشد، فضای شهری محسوب میشود. زوی با استناد به توضیحات فوق، چنین نتیجهگیری میکند که هر بنا همزمان دو فضا را بوجود میآورد: فضای داخلی که بهوسیله اثر معماری معین شدهاست و فضای خارجی یا شهری که بهوسیله آن اثر معماری و آثار نزدیک به آن ایجاد شدهاست.
مفهومی که برونو زوی از فضای معماری مطرح مینماید، هنوز پذیرش عام دارد و مورد استناد بسیاری از نظریهپردازان میباشد. برای نمونه به گفته وان درلان، فضای معماری با برافراشتن دو دیوار پا به عرصه وجود مینهد، دو دیوار فضایی جدید میان خود پدید میآورند که از فضای طبیعی پیرامون آنها مجزا میشود.
در واژهنامه تخصصی معماری واژه فضا در حوزه معماری و هنرهای دیداری این گونه تعریف شدهاست:
فضا: حوزههای گسترش یابنده و در عین حال فراگیرنده بوده و جایگاهی یا محیطی را در ابعاد جسمانی یا فیزیکی و روانشناختی تعریف مینماید. از کل روابط شکل، رنگ و حرکت شکل گرفته، گاه خالی یا منفی است و گاه فاصله میان عناصر را مشخص مینماید، خواه این فاصله در سطح باشد یا در عمق که توسط قواعد پرسپکتیو مجسم میشود. فضای دو بعدی فقط طول و عرض داشته، فضای تزئینی نیز به طول و عرض محدود میباشد.
۱
۱. (۲) اجزاء و مثل اتاقها و تالار و حیاط، جای تهی، حجم پر نشده و توخالی، کیفیت و بیان معماری.
فضای سه بعدی
فضای سه بعدی شامل عمق، طول و عرض. فضای چهار بعدی، علاوه بر ابعاد سهگانه بعد زمان را میرساند که به آن، فضای لایتناهی میگویند. تصویری است که توهم فضا در آن معادل بی کرانگی در محیط است.
فضای کنترل شدهٔ ساختمان
بخشهایی از فضای داخلی ساختمان که مورد کاربرد انسانها قرار میگیرد و در طول اوقات سرد سال، گرم شده و طی اوقات گرم سال خنک میشود. شرایط دمای این فضاها در ساختمان باید در محدودهٔ آسایش باشد.
فضای کنترل نشدهٔ ساختمان
بخشهایی از فضای درونی ساختمان که در اوقات گرم یا سرد سال ضروری نیست خنک یا سرد شوند. م. انبارها، پارکینگهایی که از سه طرف با دیوار محصورند، دالانها و مانند آنها.
فضای معماری
فضای معماری، فضایی که توسط سطوح، به شکلهای گوناگون محدود گشته و به عملکردهای تعیین شده پاسخ میگوید که موضوع و جوهر اصلی معماری است.
معماری عبارت است از علم و هنر شکل بخش فضای زیست انسان، به عبارت دیگر: معماری به وجود آورندهٔ فضایی است که انسان را از عوامل طبیعی مصون داشته و فعالیت زندگی فردی و اجتماعی او را در برگرفته و به نیازهای مادی و معنوی انسان پاسخگو خواهد بود.
پس میتوان گفت: فضایی که توسط سطوح عمودی و افقی به وجود میآید، موضوع و جوهر اصلی معماری ست به عبارت دیگر موضوع اصلی و در حقیقت جوهر معماری فضا است. یک ساختمان، فقط مجموعهای از طول، عرض و عمق نیست بلکه مجموعهای است از اندازههای مختلف فضاهای خالی که انسان میتواند در آن حرکت و زندگی کند.
در ستارهشناسی
فضا قسمتهای نسبتاً تهی کیهان است که بیرون از جوّ سیارات قرار دارد. فضا را گاهی برای تمایز از فضای جوّ و مکانهای زمینیِ، «فضای میان ستاره ای» مینامند.
از آنجا که جوّ زمین ناگهان تمام نمیشود، بلکه کمکم با افزایش ارتفاع رقیق میشود، مرز مشخصی میان فضا و جوّ وجود ندارد. در ایالات متحده آمریکا، به افرادی که بالاتر از بلندای ۵۰ مایلی (۸۰ کیلومتری) سفر کنند، فضانورد گفته میشود. ارتفاع ۴۰۰٬۰۰۰ پایی (۱۲۰ کیلومتری) مرزی است که آثار جوّی در ورود دوباره مشهود میشوند. غالباً از ارتفاع ۱۰۰ کیلومتری به عنوان مرز میان جوّ و فضا یاد میشود.
نگاه کنید به: فیزیک نجومی، هوافضا، فناوری فضایی، مهاجرت به فضا، شاتل فضایی، فضازمان
در ریاضیات
در ریاضیات، فضا مجموعهای است که معمولاً ساختار اضافیای هم دارد.
برای نمونه، نگاه کنید به فضای اقلیدسی، فضای برداری، فضای برداری هنجارین، فضای باناخ، فضای ضرب داخلی، فضای هیلبرت، فضای توپولوژیک، فضای یکنواخت، و فضای متریک.
در روانشناسی
اصطلاح فضای درون گاهی برای توصیف محتویات ذهن انسان به کار برده شدهاست.
فضای تاریخی
ممکن است شیئی متعلق به گذشته های دور باشد.چقدر دور؟این سوال یک معنای عام و یک معنای خاص دارد برای خیلی از افراد ده هزار سال قبل با بیست هزار سال قبل تفاوتی نمیکند.حتی برای بعضی ها صدسال قبل با پنجاه سال قبل هم فرق نمیکند.درحالیکه برای باستان شناس مورخ دانشمند یا هرکس که علاقهمند به دوره های تاریخی باشد خیلی فرق می کند.چگونه میشود این دوره ها را احساس کرد و از هم تمیز داد.آشنا شدن با آثار به جا مانده از دوره ها در همه ی زمینه های معماری ادبیات هنر و لباس و ... می تواند این احساس را ایجاد یا تقویت کند.گاهی برای ما دوره ی خاصی از تاریخ اهمیت ندارد اما یک احساس عمومی و کلی از گذشته ما را در یک فضای تاریخی قرار میدهد.برای اینکار باید اشیاء و آثار اصلی را دید.به یاد داشته باشیم که اشیای گذشته متعلق به زمانی هستند که در یک مجموعه ی زنده و پویا مورد استفاده قرار میگرفتند.حتی کلمات و ادبیات و محاورات در زمان خودش بیشترین زندگی و حیات را داشته است.اما به تدریج جان باخته و جسمی از آن به یادگار مانده است لذا به هر میزان که بتوانیم خود را در شرایط و زندگی همزمان این آثار قرار دهیم .گویی که تقریباً حیات فرهنگی و تمدنی آن روزگار را احساس کرده ایم و خود را اگرچه با فاصله ی زیاد یکی از افراد آن روزگار می پنداریم در این صورت به فضای تاریخ وارد شده ایم. میتوان گفت هرچه ما نسبت زمانی خود را با اثر گذشته کم کرده و به آن زمان نزدیک شویم وارد فضای تاریخ و هرقدر خود را از شئ یا اثر گذشته دور بدانیم با دیدن یا قرار گرفتن در یک یا مجموعه ای از آنها به فضای تاریخی نزدیک شده ایم.گاهی اوقات آثار گذشتگان به دلایل عام یا خاص با ما ارتباط بیشتری پیدا میکنند. مثلاً بعضی از این آثار امروز هم مورد استفاده قرار میگیرند. اگرچه با تغییر در کاربری آن مثل فرش و... این باعث پیوند ما به گذشته و احساس مشترک با آنها میشود.هرچه این تعلق به آثار بیشتر باشد این پیوند قویتر است.
دگرگونی
دگرگونی یا تغییر از مفاهیم فلسفی است. در تجربه روزمره ما تغییر امری حقیقی و ملموس است مثلاً پول توی جیب ما کم یا زیاد میشود، سن ما افزایش مییابد، وسیلهای که خریدهایم و تا دیروز کار میکرد خراب میشود. اما برخی از فیلسوفان منکر تغییر هستند، حداقل در عرصه جوهر منکر این امر هستند. برمانیدس فیلسوف یونانی از این دسته بود.
در ریاضیات تغییر در کمیتها و خواص ساختارها بررسی میشود. لایبنیتز و نیوتن بیشترین روشنگری را در مورد تغییر به معنای ریاضی کردند و حاصل آن حسابان بود.
سوال اینجاست که آیا انسان میتواند بی اعتقاد به تغییر زندگی کند؟ و آیا تغییر امری است که صرفاً بی دخالت انسان رخ میدهد یا انسان میتواند با عمل خود بر آن تأثیر گذارد؟
استدلال منطقی
استدلال منطقی روش نتیجهگیری براساس «اصول منطقی» حاصل از «اندیشیدن» و «تفکر عقلانی» است؛ بنابراین هرگاه از استدلالی منطقی استفاده گردد؛ باید دلایل ارایهشده براساس اصول «درستی» اندیشه باشد که «منطق» نام میگیرد. بدیهی است در غیراینصورت گزاره بالا سفسطه است.
پیشینه
چالشهای فراوانی میان سوفسطائیان و فلاسفه یونان باستان درمورد چگونگی چیدش روش استدلال منطقی روی دادهاست و ارسطو در کتاب ارغنون روشهایی را در جهت روشنکردن روش «استدلال منطقی» ارایه دادهاست.
روش استدلال منطقی
منطق وظیفه حفظ شکل استدلال در جهت «غیرمغالطاتی» برعهده دارد؛ ولی غیرمغالطهبودن دلالت ذاتی گزاره برعهده منطق نیست. برای نمونه وقتی دو گزاره «بیضی، دایره است» و «بیضی، دایره نیست» کنار هم قرار میگیرد، روش استدلال منطقی این دو را متناقض و دستکم یکی را دارای مغالطه برمیشمارد. اما هنگامی که دو گزاره «بیضی، دایرهاست» و «بیضی، استوانه است» کنار هم قرار میگیرد، روش استدلال منطقی مغلطهای در جهت ارتباطدهی میان این دو گزاره نمیبیند. بهبیاندیگر از جهت سلامت شکل گزاره مغالطهای دیده نمیشود؛ اما ضروری است از دید راستآزمایی دلالت و ذات گزارهها که آیا دارای قوام عقلی هستند یا خیر، به فلسفه روی آورد و همین مسئله تفاوت بنیادین میان منطق و فلسفه را مینمایاند.
استدلال مبتنی بر منطق، شرط لازم و ناکافی برای پایهریزی استدلالات عقلانی است و در واقع منطق این وظیفه را برعهده دارد که چگونگی درستاندیشیدن را حاصل دهد تا بدینصورت پایهریزی استدلالات و اندیشیدن درست (آنگونه که منطق آن را درست میداند) فراهم گردد.
فلسفه ریاضیات
فلسفه ریاضیات، شاخهای از فلسفه است که به بنیادهای وجودی ریاضیات و مباحث مربوط به معرفتشناسی ریاضیات میپردازد. از جمله پرسشهایی که فلسفه ریاضی، کوشش در پاسخ به آن دارد اینها است:
منشا موضوعات ریاضی چه هستند؟
وضعیت وجودی مفاهیم ریاضی چیست؟
اشاره به یک شی ریاضی به چه معناست؟
شخصیت یک گزاره ریاضی چیست؟
رابطه بین منطق و ریاضیات چیست؟
نقش هرمنوتیک در ریاضیات چیست؟
تحقیق ریاضی به چه معناست و چگونه ممکن است؟
چه چیزی باعث توانایی ریاضی در تبیین تجربیات میشود؟
نقش ذهن انسان در تولید ریاضیات چیست؟
زیبایی ریاضی به چه معناست؟
منبع و ماهیت حقیقت ریاضی چیست؟
چه رابطهای بین جهان انتزاعی ریاضیات و جهان مادی وجود دارد؟
در آغاز قرن بیستم سه مکتب فلسفه ریاضی برای پاسخگوئی به اینگونه پرسشها به وجود آمد. این سه مکتب به نامهای شهودگرایی و منطقگرایی و صورتگرایی معروفاند.
شیمی
شیمی (به انگلیسی: Chemistry) یکی از دانشهای بنیادین است که به مطالعه و بررسی ساختار، خواص، ترکیبات، و دگرگونی ماده میپردازد. گسترۀ زیاد این دانش باعث شده است تا تعریف یکپارچه برای آن مشکل گردد.
واژهشناسی
واژهٔ شیمی از کیمیا که نام یکی از علوم پنجگانه خفیه در دوران کهن است، اقتباس شده است. در زبان مصری باستان، کیمیا از واژهٔ خامه یا خَمِه به معنای زمینِ سیاه برگرفته شده است. پس از تسلط ایرانیان بر مصر در ۵۲۰ پیش از میلاد، این واژه به صورت کیمیا به شرق آمده است و پس از تسلط یونانیان در ۳۳۰ پیش از میلاد به صورت خومِیا (به یونانی: χυμεία) در یونانی نیز وارد گردیده است. در دوران تسلط خلافت اسلامی در خاور میانه، به صورت الکیمیاء درآمده است و با جنگهای صلیبی به صورت الشمی(به انگلیسی: Alchemy) مجدداً به اروپا آمده است.
تاریخچه
کوشش های نخستین بشر برای فهمیدن طبیعت مواد و بیان چگونگی دگرگونی آنها ناموفق بود. اندک اندک کوشش ها برای تبدیل مواد کم ارزش، به مواد ارزشمندی چون زر و سیم، منجر به پیدایی دانش کیمیا گردید. هر چند در ظاهر دانش کیمیا به خواست اصلی خود نرسید، اما دستاوردهای کیمیاگران در این راه به اندوخته گرانبهایی تبدیل شد که پایه گذار شیمی مدرن گردید.
نگاه گذرا
نظریه اتمی پایه و اساس علم شیمی است. این تئوری بیان میدارد که تمام مواد از واحدهای بسیار کوچکی به نام اتم تشکیل شدهاند. یکی از اصول و قوانینی که در مطرح شدن شیمی به عنوان یک علم تأثیر بهسزایی داشته، اصل بقای جرم است. این قانون بیان میکند که در طول انجام یک واکنش شیمیایی معمولی، مقدار ماده تغییر نمیکند. (امروزه فیزیک مدرن ثابت کرده که در واقع این انرژی است که بدون تغییر میماند و همچنین انرژی و جرم با یکدیگر رابطه دارند.)
این مطلب به طور ساده به این معنی است که اگر دههزار اتم داشته باشیم و مقدار زیادی واکنش شیمیایی انجام پذیرد، در پایان ما همچنان بطور دقیق دههزار اتم خواهیم داشت. اگر انرژی از دست رفته یا بهدستآمده را مد نظر قرار دهیم، مقدار جرم نیز تغییر نمیکند. شیمی کنش و واکنش میان اتمها را به تنهایی یا در بیشتر موارد بههمراه دیگر اتمها و بهصورت یون یا مولکول (ترکیب) بررسی میکند.
این اتمها اغلب با اتمهای دیگر واکنشهایی را انجام میدهند. (برای نمونه زمانیکه آتش چوب را میسوزاند واکنشی است بین اتمهای اکسیژن موجود در هوا و مواد آلی چوب. که نور بر روی مواد شیمیایی فیلم عکاسی ایجاد میکند شکل میگیرد.)
یکی از یافتههای بنیادین و جالب دانش شیمی این بودهاست که اتمها رویهمرفته همیشه به نسبت برابر با یکدیگر ترکیب میشوند. سیلیس دارای ساختمانی است که نسبت اتمهای سیلیسیوم به اکسیژن در آن یک به دو است. امروزه ثابت شدهاست که استثناهایی در زمینهٔ قانون نسبتهای معین وجود دارد(مواد غیر استوکیومتری).
یکی دیگر از یافتههای کلیدی شیمی این بود که زمانی که یک واکنش شیمیایی مشخص رخ میدهد، مقدار انرژی که بدست میآید یا از دست میرود همواره یکسان است. این امر ما را به مفاهیم مهمی مانند تعادل، ترمودینامیک میرساند.
شیمی فیزیک بر پایهٔ فیزیک پیشرفته (مدرن) بنا شدهاست. اصولاً میتوان تمام سیستمهای شیمیایی را با استفاده از تئوری مکانیک کوانتوم شرح داد. این تئوری از لحاظ ریاضی پیچیده بوده و عمیقاً شهودی است. به هر حال در عمل و بطور واقعی تنها بررسی سیستمهای سادهٔ شیمیایی قابل بررسی با مفاهیم مکانیکی کوانتوم امکانپذیر است و در اکثر مواقع باید از تقریب استفاده کرد(مانند تئوری کاری دانسیته). بنابراین درک کامل مکانیک کوانتوم برای تمامی مباحث شیمی کاربرد ندارد؛ زیرا نتایج مهم این تئوری (بخصوص اربیتال اتمی) با استفاده از مفاهیم سادهتری قابل درک و بهکارگیری هستند.
با اینکه در بسیاری موارد ممکن است مکانیک کوانتوم نادیده گرفته شود، اما از مفهوم اساسی آن، یعنی کوانتومی کردن انرژی، نمیتوان صرف نظر کرد. شیمیدانها برای بکارگیری کلیه روشهای طیف نمایی به آثار و نتایج کوانتوم وابستهاند. علم فیزیک هم ممکن است مورد بی توجهی واقع شود، اما به هر حال برآیند نهایی آن (مانند رزونانس مغناطیسی هستهای) پژوهیده و مطالعه میشود.
یکی دیگر از تئوریهای اصلی فیزیک مدرن که نباید نادیده گرفته شود نظریه نسبیت است. این نظریه که از دیدگاه ریاضی پیچیدهاست، شرح کامل فیزیکی علم شیمی است. مفاهیم نسبیتی تنها در برخی از محاسبات خیلی دقیق ساختمان هسته، بهویژه در عناصر سنگینتر، کاربرد دارند و در عمل تقریباً با شیمی پیوند ندارند.
بخشهای اصلی دانش شیمی عبارتاند از:
شیمی تجزیه، که به تعیین ترکیبات مواد و اجزای تشکیل دهنده آنها میپردازد.
شیمی آلی، که به مطالعهٔ ترکیبات کربندار، غیر از ترکیباتی چون دو اکسید کربن (دی اکسید کربن) میپردازد.
شیمی معدنی، که به اکثریت عناصری که در شیمی آلی روی آنها تاکید نشده و برخی خواص مولکولها میپردازد.
شیمی فیزیک، که پایه و اساس کلیهٔ شاخههای دیگر را تشکیل میدهد، و شامل ویژگیهای فیزیکی مواد و ابزار تئوری بررسی آنهاست.
دیگر رشتههای مطالعاتی و شاخههای تخصصی که با شیمی پیوند دارند عبارتاند از: علم مواد، مهندسی شیمی، شیمی بسپار، شیمی محیط زیست و داروسازی.
شاخههای شیمی
شیمی معدنی
شیمی آلی
شیمی تجزیه
شیمیفیزیک
شیمی پلیمر
شیمی فرامولکولی
شیمی محیط
هیستوشیمی
شیمی دارویی
شیمی پیشرانهها
نانوشیمی
شیمی نظری
شیمی دستگاهی
شیمی کاتالیست
فیتو شیمی
زیستشیمی (بیوشیمی)
شیمی محض
شیمی دریا
آموزش شیمی
شیمی
واژهٔ شیمی از کیمیا که نام یکی از علوم پنجگانه خفیه در دوران کهن است، اقتباس شده است. ریشهشناسی واژهٔ کیمیا، نشان از ستاکهای مصری باستان و یونانی دارد. با اینهمه خاستگاه این واژه هرگز مشخص نبوده است.
کیمیا
کیمیا که صورتی از تغییر در ماهیت ماده در جهان باستان بهشمار میرفته، بر دوپایه قرار داشته است. نخست یافتن خوراکی برای عمر جاویدان که آنرا در اصطلاح اکسیر میگفتهاند و دوم، یافتن راهی برای تبدیل مس به زر. مردمان باستان در میانرودان، مصر، ایران باستان، هندوستان، چین و بسیاری از دیگر سرزمینها در پی یافتن این دو کوشیدهاند. از آنجا که خاستگاه کیمیا مشخص نیست، نمیتوان به ضرس قاطع بیان نمود که این واژه نیز از کجا سربرآورده است. با اینحال کهنترین شواهدی که از آن کشف گردیده است، مربوط به نگاشتههای پاپیروسی است که حدود ۸۰۰ سال پیش از میلاد در مصر تحریر شدهاند.
محتملترین فرض
محتملترین فرض بر ستاک واژهٔ کیمیا، ریشهٔ مصری باستان آن است. در زبان مصری باستان، کیمیا از واژهٔ خامه یا خَمِه به معنای زمینِ سیاه برگرفته شده است. پس از تسلط ایرانیان بر مصر در ۵۲۰ پیش از میلاد، این واژه به صورت کیمیا به شرق آمده است و پس از تسلط یونانیان در ۳۳۰ پیش از میلاد به صورت خومِیا (به یونانی: χυμεία) در یونانی نیز وارد گردیده است. در دوران تسلط خلافت اسلامی در خاور میانه، به صورت الکیمیاء درآمده است و با جنگهای صلیبی به صورت الشمی(به انگلیسی: Alchemy) مجدداً به اروپا آمده است.
شیمی نوین
واژهٔ نوین شیمی، با انقلاب صنعتی در اروپا و با بنیان نهادهشدن پژوهشهای حوزهٔ شیمی و فیزیک در دانشگاهها در زبان فرانسوی ایجاد و سپس ترانویسیهای گوناگونی از آن وارد زبانهای دیگر شده است. این واژه از برابر عربی خود در زبان فرانسوی(Alchimie) اقتباس شده است و با حذف حرف تعریف از آن به صورت شیمی (به فرانسوی: Chimie) ارائه گردیده است. واژه کمیستری (به انگلیسی: Chemistry) نیز یک ترانویسی از برابر فرانسوی و به معنای کیمیاگری و نه کیمیا است.
شیمی در زبان فارسی
در زبان فارسی، شیمی یک ترانویسی از برابر فرانسوی است و نخستین بار در سال ۱۸۳۱ توسط میرزا صالح شیرازی در یک رسالهٔ علوم طبیعی که خود وی مرقوم داشته بود بهکار برده شد که بعدها در مدرسهٔ دارالفنون با عنوان رسالهٔ طبیعیات تدریس میگردید.
تاریخ شیمی
تاریخ شیمی به سلسله اتفاقاتی اطلاق میشود که از زمان باستان تاکنون برای دانش شیمی اتفاق افتادهاست. تا ۱۰۰۰ سال پیش از میلاد، تمدنهای باستان از ابزارهایی استفاده میکردند که سرانجام اساس تنوع شاخههای شیمی شدند. برای نمونه استخراج فلزها از سنگ معدن، سفالگری با استفاده از لعاب،] تخمیر آبجو و شراب، تهیهٔ رنگدانه برای لوازم آرایشی و نقاشی، استخراج مواد شیمیایی از گیاهان برای دارو و عطر، تهیهٔ پنیر، ریسندگی، دباغی کردن چرم، تهیهٔ صابون از چربی، ساخت شیشه و ساخت آلیاژهایی مانند برنج.
در گذشته تلاش برای بیان طبیعت مواد و چگونگی دگرگونی آنها ناموفق بود. دانش پیشرفتهتر کیمیاگری نیز در این مورد ناتوان بود. به هرحال دانش کیمیا به کمک انجام تحقیقات اولیه و ثبت نتیجهها، پایهگذار شیمی مدرن بود. تغییر نگرش در شناخت مواد، زمانی شروع شد که رابرت بویل در سال ۱۶۶۱ در کتاب شیمیدان شکاک میان شیمی و کیمیا تفاوت قائل شد. پس از آن شیمی با تلاشهای آنتوان لاووازیه و ارائه قانون پایستگی جرم، به یک دانش تکاملیافته تبدیل شد. دغدغهٔ هر دو دانش کیمیا و شیمی شناخت طبیعت مواد و چگونگی دگرگونی آنها بود، اما تنها شیمی از شیوههای علمی قوی بهرهمند شد. با کوششهای ویژهٔ جوسایا ویلارد گیبز تاریخ شیمی با ترمودینامیک رابطهٔ عمیقی پیدا کرد.
تاریخ شیمی از آغاز تاکنون با صنعت رابطهای مستقیم داشتهاست. در ابتدای دوران مدرن در اروپا، شیمی از ترکیب دانستههای باستان با فعالیتهای دانشمندان مسلمان در قرون وسطی توسعه یافت. سپس شیمی در کنار فیزیک توانست ماهیت درونی مواد را شرح دهد. امروزه شیمی دانشی بسیار پیچیدهاست که بخشهای زیادی با اهداف متنوع در زمینههای مختلف فناوری دارد.
دوران باستان (۴۰۰۰–۳۰۰ پ. م)
مسلماً نخستین واکنش شیمیایی که بشر توانست آن را کنترل و مهار کند، سوختن و آتش بود. آتش برای مردم باستان، یک نیروی عرفانی بود که میتوانست یک ماده را به یک مادهٔ دیگر تبدیل کند در حالی که نور و گرما نیز میبخشد. آتش بر بسیاری از جوامع تأثیر گذاشت. به طوری که فعالیتهای روزمرهای مانند آشپزی و تهیه نور و گرما تا فناوریهایی مانند سفالگری، تهیهٔ آجر و ذوب فلزها همگی وابسته به آتش بودند. آتش سبب کشف شیشه و نحوهٔ پالایش فلزها شد و همین امر پایهگذار دانش متالوژی یا شناخت مواد شد. در اوایل نیاز زیادی به دانستن شیوههای پالایش فلزها بود به ویژه در مصر باستان (۲۶۰۰ پ. م) که طلا فلزی گرانبها به شمار میآمد. کشف آلیاژها باعث شروع عصر برنز شد. نخستین شواهدی که نشان میدهد انسانهای باستان در زمینهٔ دانش متالوژی فعالیت داشتند، مربوط به هزارههای پنجم و ششم پیش از میلاد است. پس از آن دانش متالوژی برای یافتن چگونگی ساخت سلاحهای جنگی برتر به کار گرفتهشد.
مصر باستان
مصریان باستان در زمان پیش از پادشاهی قدیمی توانستند نوعی سفال براق بسازند که به سفال مصری معروف است. در آن زمان این صنعت گرانبها تلقی میشد چراکه این سفالها از خاک رس تهیه نمیشدند و از سیلیس و مقادیر کمی آهک و جوش شیرین به دست میآمدند. مصریان باستان در زمینهٔ متالوژی نیز توانا بودند و نوشتههایی به خط هیروگلیف مصری مربوط به ۲۶۰۰ سال پیش از میلاد موجود است که طلا را توصیف میکنند. کیمیا در میان مصریان باستان نیز رواج داشت. کیمیای مصری را بیشتر از طریق نوشتههای فیلسوفان یونانی میتوان شناخت. دیوکلتیان، امپراطور روم هنگام حمله به مصر دستور سوزاندن اسنادی که مربوط به کیمیا باشد را داد و به همین دلیل نوشتههای مصری کمی دربارهٔ کیمیا باقی ماندهاند که مهمترین آنها پاپیروس استکهلم و پاپیروس لیدن هستند. مصریان عقیده داشتند که علم کیمیا توسط تحوت، خدای دانش و خرد پدید آمدهاست.
ایران باستان
سفالینههای خاکستری با لعاب سیاه در ۲۰۰۰ سال پیش از میلاد در تپه حصار و تپه سیلک به وجود آمدند. این سفالها نخستین نوع سفالهای لعابداری هستند که شناختهشدهاند. ایرانیان باستان برای خودآرایی از موادی مانند سرخاب، وسمه و سرمه استفاده میکردند که این مواد را از چربی حیوانات یا خاکستر به دست میآوردند و به آنها رنگدانههای طبیعی میافزودند. در آن دوران فیروزه به خاطر رنگ زیبایش مورد توجه بود و ایران تنها کشوری بود که این سنگ گرانبها را استخراج میکرد.
یونان باستان
فیلسوفان تلاش میکردند تا بدانند چرا مواد مختلف خاصیتهای متفاوت (رنگ، بو و غلظت) و حالتهای متفاوت (جامد، مایع و گاز) دارند و با شیوههای متفاوت با یکدیگر واکنش میدهند. در این زمان فیلسوفان یونانی نخستین نظریهها را دربارهٔ شیمی و طبیعت ارائه کردند که تاحدودی این نظریهها متأثر از فرهنگ و تمدنهای زمان خود بود. برای مثال، تالس تصور میکرد آب عنصر اصلی سازندهٔ جهان است. دویست سال پس از او ارسطو از «عناصر چهارگانه» سخن گفت و اعتقاد داشت که جهان از چهار عنصر آب، هوا، خاک و آتش ساختهشدهاست.
ارائهٔ نظریهٔ اتمی به دوران یونان باستان بازمیگردد. نظریهٔ اتمی مربوط به ۴۴۰ سال پیش از میلاد است. لوکرتیوس (۵۰ پ. م) در کتابی به نام «طبیعت چیزها» (به یونانی: De Rerum Natura) به اندیشههای دموکریت و لئوکیپوس اشاره میکند. دموکریت ادعا میکرد که همهٔ مواد از ذرههای تجزیهناپذیری به نام اتم تشکیل شدهاند.
آغاز کیمیا (۳۰۰–۷۰۰ پ. م.)
در گذشته مردم بسیار مشتاق بودند که بتوانند فلزهایی ارزان را به فلزی گرانبها همچون طلا تبدیل کنند. به اعتقاد آنان مادهای که میتوانست چنین کاری انجام دهد، سنگ فلاسفه بود. همین موضوع سبب شد که علمی به نام کیمیا* پدید آید.
کیمیا تنها به دنبال تبدیل فلزهای ارزان به فلزهای گرانبها نبود. آن زمان این امید وجود داشت که کیمیا بتواند کمکی کند تا دارویی ساختهشود که منجر به بهبودی مردم شود. مردم امیدوار بودند که کیمیاگران بتوانند مادهای به نام آب حیات یا اکسیر زندگی به وجود بیاورند تا به کمک آن مرگ انسانها را به تأخیر بیندازند. اما هرگز سنگ جادو و آب حیات به وجود نیامد.
کیمیا در فرهنگ فارسی نیز تاثیرگذار بود. شاعران فارسیزبان در اشعار خود به کیمیا اشاره میکردند. مولوی در یکی از اشعار خود میگوید:
من غلام آن مس همتپرست که به غیر از کیمیا نارد شکست
از کیمیاگری به شیمی (۷۰۰–۱۵۰۰)
در جهان مسلمان، دانشمندان مسلمان (ایرانی و عرب) شروع به ترجمهٔ آثار علمی یونان باستان کردند و شیوههای علمی آنها را آزمایش کردند. توسعهٔ شیمی مدرن بسیار آهسته و دشوار بود اما یک شیوه علمی برای شیمی در میان مسلمانان در حال پیدایش بود. در قرن هشتم میلادی، جابر بن حیان که او را پدر علم شیمی نیز مینامند، و از شاگردان امام ششم شیعیان بوده است یک رویکرد منظم و همراه با آزمایش را معرفی کرد. تحقیقات او بر خلاف کیمیاگران یونانی و مصری که بیشتر تنها در ذهن خود به تفکر میپرداختند، در آزمایشگاه صورت میگرفت. او وسیلهای به نام عنبیق اختراع کرد و با آن مواد شیمیایی را بررسی میکرد. عنبیق وسیلهای ساده برای تقطیر مواد بود. این ظرف برای گرم کردن مخلوطها و جمعآوری و هدایت بخارهای حاصل به کار میرفت. از کارهای جابر بن حیان تفاوت قائل شدن میان اسید و باز، و ساخت صدها دارو بود.
سایر شیمیدانان مؤثر مسلمان از قبیل ابن سینا، ابویوسف کندی، ابوریحان بیرونی و امام جعفر صادق برخی نظریههای کیمیا از جمله داستان سنگ فلاسفه را رد کردند. خواجه نصیر طوسی نیز به گونهای پایستگی جرم را ارائه کرد. او اشاره کرد که یک ماده تنها میتواند تغییر کند اما نمیتواند ناپدید شود. محمد زکریای رازی نیز نظریهٔ عناصر چهارگانهٔ ارسطو را برای اولین بار رد کرد. او با بهکارگیری آزمایشگاه مدرن و طراحی و توصیف بیش از بیست ابزار آزمایشگاهی که برخی از آنها هماکنون نیز کاربرد دارند، یک بنیان مستحکم برای شیمی مدرن بنا کرد.
آغاز شیمی نوین (۱۵۰۰–۱۸۰۰)
مشاهده کردن، اندیشیدن و نتیجهگیری کردن ابزارهای یونانیان باستان برای مطالعهٔ علوم طبیعی بود. کیمیاگران نیز تا پیش از آغاز دوران شیمی مدرن تنها از این سه ابزاره استفاده میکردند. در سال ۱۶۰۵، فرانسیس بیکن کتاب مهارت و پیشرفت فراگیری را منتشر کرد که حاوی توضیحاتی بود که بعدها به روش علمی معروف شد. در سال ۱۶۱۵ ژان بگن برای اولین بار از معادله شیمیایی استفاده کرد. رابرت بویل، دانشمند بریتانیایی در سال ۱۶۶۱ در کتاب شیمیدان شکاک، شیمی را علمی تجربی خواند. او از محققان خواست تا علاوه بر سه ابزار اصلی یونانیان پژوهشهای علمی نیز انجام دهند. بویل عقیدهٔ ارسطو را که جهان از چهار عنصر آب، هوا، خاک و آتش تشکیل شدهاست را رد کرد و به جای آن سه عنصر نمک، گوگرد و جیوه را عناصر سازندهٔ جهان دانست. در عوض او مفهومی جدید ارائه کرد که ذرات اولیه با ایجاد پیوند با یکدیگر ترکیبهای جدید میسازند. این تعبیر سادهترین و در عین حال معقولترین تعبیری بود که ارائه شد. پس از آن برای توجیه پدیدههای طبیعی به جای نظریهٔ ارسطو از نظریهٔ بویل استفادهشد. در سال ۱۶۶۹ هنینگ براند توانست فسفر را از ادرار به دستآورد و فسفر اولین عنصری بود که با شیوهٔ شیمیایی کشف شد. هنری کاوندیش برای اولین بار در سال ۱۷۶۶ توانست گاز هیدروژن (H2) را از سار گازها تمیز دهد. لاووازیه در سال ۱۷۹۳ نام این گاز را هیدروژن نهاد.
آنتوان لاووازیه در سال ۱۷۸۹ قانون پایستگی جرم را مطرح کرد که به قانون لاووازیه نیز مشهور شد. در این هنگام قوانین شیمی کمی قویتر شد به گونهای که پیشبینیهای درستتری صورت میگرفت.
جوزف بلک در سال ۱۷۵۴ توانست کربن دیاکسید که او به آن هوای ثابت میگفت را جداسازی کند. کارل ویلهلم شیله و جوزف پریستلی هر یک در سالهای ۱۷۷۱ و ۱۷۷۴ به طور مستقل توانستند اکسیژن را با گرم کردن جیوه (II) اکسید و نیتراتها جداسازی کنند. جوزف پروس نیز با کشف «قانون نسبتهای معین» باعث پیشرفتی بزرگ در شیمی شد. بر اساس این قانون مواد شیمیایی با نسبتهای معین با یکدیگر واکنش میدهند. در سال ۱۸۰۰ آلساندرو ولتا با ساخت اولین باتری شیمیایی باعث سرآغاز دانش الکتروشیمی شد. در سال ۱۸۰۱، جان دالتون نظریهٔ اتمی خود را در هفت بند منتشر کرد. او در نظریهٔ خود اتم را تجزیهناپذیر خواند. در آن زمان نظریهٔ دالتون بسیار تاثیرگذار بود به طوری که در قرن نوزدهم، شیمیدانان به دو گروه تقسیم میشدند. گروه اول کسانی بودند که نظریهٔ اتمی جان دالتون را دنبال میکردند و گروه دوم کسانی همانند ارنست ماخ بودند که به این نظریه اعتقاد نداشتند.
در سالنامهٔ علوم (به فرانسوی: L'année de la science) مربوط به سال ۱۹۹۰ راجر کراتینی بیان میکند که انگلیسیها بدون تردید اظهار دارند که جوزف پریستلی پدر شیمی جدید است و فرانسویها نیز آنتوان لاووازیه را پدر شیمی جدید میدانند.
اگرچه شیمی در دورهٔ تمدن بابل و مصر باستان آغاز شد و ایرانیان و عربها در دورهٔ تمدن اسلامی فعالیتهای زیاد انجام دادند، با این حال شیمی مدرن پس از فعالیتهای لاووازیه شکوفا شد. اصلیترین دلیل آن اکتشافات او دربارهٔ پایستگی جرم، نظریهٔ ماهیت آتش و واکنش سوختن در سال ۱۷۸۳ بود. پیش از آن فرض میشد که ماهیت آتش مادهایاست که از مادهٔ سوختنی آزاد میشود.
پس از آنکه واکنش سوختن به طور علمی بررسی و حل و فصل شد، فریدریش وهلر، که در سال ۱۸۲۸ موفق به ساخت ترکیب اوره شدهبود، بحث دیگری را دربارهٔ ارتباط شیمی و حیات و تمایز مواد آلی و مواد معدنی آغاز کرد. پیش از آن در دانش شیمی هرگز به ترکیب مواد آلی و مواد معدنی پرداختهنشدهبود. همین امر سرآغاز یک رشته جدید در شیمی شد به طوری که در اواخر قرن نوزدهم میلادی دانشمندان میتوانستند صدها ترکیب آلی به وجود بیاورند. مهمترین آنها جوهرهای مصنوعی بنفش، سرخابی و سایر رنگها و نیز آسپیرین بود. کشف شیوهٔ مصنوعی تهیهٔ اوره کمک بسیار بزرگی به کشف ترکیبات همپار کرد. چراکه آمونیوم سیانید و اوره دارای فرمول تجربی یکسان هستند.
مایکل فارادی در سال ۱۸۲۵ توانست بنزن را از گاز درخشان آزاد شده از پیرولیز روغن وال به دست بیاورد و آن را بیکابورت هیدروژن نامید. بنزن اولین و سادهترین ترکیب آروماتیک کشف شدهاست. ساختار بنزن توسط فریدریش آگوست ککوله در سال ۱۸۶۵ میلادی شناسایی شد.
شیمی نوین
پیش از قرن بیستم، شیمی به عنوان دانشی برای شناخت طبیعت مواد و دگرگونی آنها شناختهمیشد. تفاوت عمدهٔ شیمی با فیزیک این بود که در شیمی از ریاضیات استفاده نمیشد و بیشتر علمی تجربی بود. برای نمونه، اوت کنت در سال ۱۸۳۰ نوشت:
هر تلاشی برای بهکارگیری شیوههای ریاضیاتی در مطالعهٔ شیمی، کاملاً غیرمنطقی و بر خلاف روح شیمیاست. اگر روزی آنالیزهای ریاضی یک بخش برجستهٔ شیمی را به عهده بگیرد، باعث انحطاط آن میشود.
به هر حال در نیمهٔ دوم قرن نوزدهم شرایط تغییر کرد و فریدریش آگوست ککوله در سال ۱۸۶۷ نوشت:
من انتظار دارم که روزی یک توضیح ریاضیاتی-مکانیکی برای آنچه که امروزه به آن اتم میگوییم، خواهیمیافت و به کمک آن خواص اتمها را بررسی خواهیمکرد.
پس از اکتشافات ارنست رادرفورد و نیلز بور دربارهٔ ساختار اتم و اکتشافات ماری و پیر کوری دربارهٔ پرتوزایی، دانشمندان مجبور بودند دیدگاه خود را نسبت به طبیعت مواد تغییر دهند. بنابراین شیمی به عنوان دانش مواد و مطالعهٔ ترکیب، ساختار و خاصیتهای مواد و تغییراتی که دستخوش آنها میشود، تعریف شد. در تعریف شیمی، ماده همان اتمها و مولکولها هستند و در شیمی واکنشهای هستهای و شکافت هستهای نادیده گرفتهمیشوند. ولی این به آن معنا نیست که شیمی با دانش هستهای ارتباطی ندارد چرا که شاخههایی همچون شیمی هستهای و شیمی کوانتومی نیز وجود دارد اما آنچه امروزه به عنوان کاربرد شیمی از آن یاد میشود بررسی مفاهیمی دربارهٔ مواد چه در مقیاس بزرگ و چه در مقیاس مولکولی و اتمیاست. مطالعههای شیمی به بررسی کل یک مولکول تا تأثیر یک پروتون تنها روی یک اتم میپردازد.
جدول تناوبی
جان نیولندز، شیمیدان انگلیسی در سال ۱۸۶۵ دریافت که با گذر از هر هشت عنصر، خواص فیزیکی تکرار میشوند. او این خواص مشابه را نیز یادداشت کرد. دیمیتری مندلیف، شیمیدان روسیهای اولین کسی بود که یک جدول تناوبی مشابه جدولهای تناوبی امروزی را به وجود آورد. او عناصر را برحسب جرم اتمی کنار یکدیگر قرار داد و همانند بازی سولیتیر، روی کارتهایی نام و خواص عناصر را نوشت و با کنار یکدیگر قرار دادن آنها به شباهت خواص آنها پی برد. او عناصری که به یکدیگر شبیه بودند را در جدولی زیر یکدیگر قرار داد و جدولش را در یک مجلهٔ ناشناخته روسی منتشر کرد و کمی بعد در نشریهٔ آلمانی «مجلهٔ شیمی» (به آلمانی: Zeitschrift für Chemie) منتشر شد.
مندلیف به دلیل تکرار تناوبی خواص متوجه شد که بعضی عناصر هنوز کشف نشدهاند. او مجبور شد جای این عناصر را در جدولش خالی بگذارد. او وجود سه عنصر ژرمانیم، گالیوم و اسکاندیم را حدس زد و نام آنها را به ترتیب اکاسیلیسیوم، اکاآلومینیوم و اکابور نهاد. وی همچنین توانست برخی خواص همچون جرم و رنگ آنها را حدس بزند که پس از کشف این عناصر پیشبینیهای او با واقعیت مطابقت میکردند.
جایزهٔ نوبل شیمی
آلفرد نوبل، کارآفرین سوئدی و مخترع دینامیت در آخرین وصیتنامهاش که در ۲۷ نوامبر ۱۸۹۵ آن را تنظیم کرد، خواست که ثروتش صرف ایجاد مراسمی برای اهدای جوایز به «کسی که بیشترین سود را به نوع بشر» در زمینهٔ فیزیک، شیمی، صلح، فیزیولوژی یا داروسازی و ادبیات میرساند، شود. نوبل ۹۴٪ ثروتش را که معادل ۳۱ میلیون کرون سوئد* بود وقف ایجاد این پنج جایزه کرد.
در ۱۰ دسامبر ۱۹۰۱ اولین جوایز نوبل اهدا گردید. اولین جایزهٔ نوبل شیمی را یاکوبوس هنریکوس وانتهوف به علت کشف قوانین دینامیک شیمیایی و فشار اسمزی در محلولها دریافت کرد.
مدلهای اتمی
اتمها تا سال ۱۸۹۷ کوچکترین جزء ماده و تجزیهناپذیر تلقی میشدند. جوزف جان تامسون در سال ۱۸۹۷ طی تحقیقات روی پرتوهای کاتدی، الکترون را کشف کرد. او با قرار دادن یک میدان الکتریکی در اطراف پرتوهای کاتدی متوجه انحراف پرتوها شد و به وجود الکترون در اتم پی برد و در نتیجه تجزیهناپذیر بودن اتم را رد کرد. پس از آن با استناد بر آزمایش خود، یک مدل اتمی ارائه کرد که به مدل کیک کشمشی یا مدل هندوانهای معروف شد. بر اساس این مدل بار مثبت به صورت فضای ابرگونهای سراسر اتم پخش شدهاست و الکترونها در این فضا پراکنده شدهاند. او مدل خود را به کیک کشمشی تشبیه کرد به طوری که الکترونها همان کشمشها و بار مثبت کیک است.
مدل تامسون در سال ۱۹۰۹ توسط ارنست رادرفورد، یکی از شاگردان قدیمی تامسون رد شد. رادرفورد و هانس گیگر آزمایش ورقهٔ طلا را ابداع کردند. آنها در این آزمایش یک ورقه نازک طلا را در معرض پرتوهای آلفا قرار دادند. آنها انتظار داشتند که بر اساس مدل تامسون پرتوهای آلفا با انحراف بسیار کمی از ورقهٔ طلا عبور کنند اما بسیاری از پرتوها با زاویهٔ بیشتر از ۹۰° بازگشتند.
رادرفورد نتیجه گرفت که اتم دارای هستهای متمرکز است و مدل اتمی خود را ارئه کرد. او کشف کرد که بیشتر جرم اتم مربوط به بار مثبت است و بار مثبت در یک فضای کوچک به نام هسته در مرکز اتم فشرده شدهاست. الکترونها نیز در فضایی اطراف هسته قرار دارند.
مدل اتمی رادرفورد در دو مورد پایداری اتم و طیف ناپیوستهٔ تابشی اتم پاسخی نداشت. بر اساس مدل رادرفورد اتم نمیتوانست پایدار باشد؛ زیرا اگر فرض شود الکترونها ثابت هستند، الکترون به دلیل بار منفی جذب هسته میشود و اگر فرض شود که الکترونها مانند سیارات منظومهٔ شمسی در حال حرکت به دور هسته هستند و نیروی مرکزگرا همان نیروی الکتریکیاست، الکترونها باید موج الکترومغناطیسی تابش کنند که در این صورت انرژی الکترونها کاهش یافته و به تدریج روی اتم سقوط میکنند. نیلز بور در سال ۱۹۱۳ با توجه به نظریههای کوانتومی پلانک و اینشتین، با تجدیدنظر بنیادی در فیزیک کلاسیک، مدل اتمی خود را بیان کرد. او در نظریهٔ خود اعلام کرد که الکترونها در هر مداری نمیتوانند پایدار بمانند و فقط در مدارهای مجازی به نام «مدارهای مانا» میتوانند پایدار بمانند و به دور هسته بچرخند. او نیروی مرکزگرا را نیز همان نیروی الکتریکی فرض کرد. تا زمانی که الکترون روی مدار مانا حرکت کند، موج الکترومغناطیسی تابش نمیکند و انرژی آن مانا است. در مدل بور شعاع مدار الکترونها نمیتواند هر مقداری باشد و شعاعها کوانتیده هستند و الکترونها تنها هنگام جهش از یک مدار پایه به یک مدار با انرژی بیشتر تابش میکنند و مقدار انرژی آنها نیز کوانتیدهاست.
شیمی کوانتومی
کشف معادله شرودینگر توسط اروین شرودینگر و مقالهٔ والتر هایتلر و فریتز لندن که در سال ۱۹۲۷ منتشر شد، به عنوان سرآغاز شیمی کوانتومی شناختهمیشود. به این ترتیب شیمیدانان توانستند پیوند اتمی را توجیه کنند. در دههٔ ۱۹۴۰ بسیاری از فیزیکدانان مانند روبرت اوپنهایمر و ادوارد تلر از مقیاس مولکولی و اتمی فیزیک به فیزیک هستهای روی آوردند. در سال ۱۹۲۶ میلادی، شرودینگر بر مبنای رفتار دوگانهٔ ذرهای و موجی الکترون و با تأکید بر رفتار موجی آن، محدود کردن الکترون به یک مدار دایره شکل را درست ندانست و از حضور الکترون در یک محیط سه بعدی سخن گفت. او یک مدل کوانتومی برای اتم ارائه کرد. کلمنز روتان نیز در سال ۱۹۵۱ مقالهای دربارهٔ معادلات روتان منتشر کرد.
شیمی کوانتوم قوانین مکانیک کوانتوم را در مسائل مربوط به شیمی مورد استفاده قرار میدهد. به کمک شیمی کوانتومی میتوان بسیاری از خاصیتهای مولکولها مانند طول و زاویهٔ پیوندی، قطبیت پیوند، قطبیت مولکول و طیفهای مولکولی را مطالعهکرد. لینوس پاولینگ نیز برروی طبیعت پیوندهای شیمیایی و ساختار کمپلکسها تحقیقاتی انجام داد که باعث شد در سال ۱۹۵۴ جایزهٔ نوبل شیمی را دریافت کند. همچنین وی یکی از بزرگترین شیمیدانان قرن بیستم شناخته میشود.
کاربرد شیمی
در اواخر قرن هجدهم و اوایل قرن نوزدهم، کشفیاتی در زمینهٔ زیستشناسی صورت گرفت که از آنها میتوان به کشف بزاق و نحوهٔ تبدیل نشاسته به شکر اشاره کرد. ولی هنوز جزئیات شیمیایی دقیقی دربارهٔ آنها شناختهنشدهبود. در قرن نوزدهم لویی پاستور در حین تحقیق دربارهٔ تخمیر شکر به الکل متوجه شد که عملیات تخمیر توسط یک ماده موجود در مخمر کاتالیز میشود. او گفت: «تخمیر الکلی وابسته به حیات یاختههای موجود در مخمر است نه مرگ یا فاسد شدن یاختهها»
سال ۱۸۷۸ ویلهلم کان، دانشمند آلمانی آنزیم را کشف کرد. کشف آنزیم پلی میان شیمی و زیستشناسی بود.* اما موفقیت اصلی در اکتشافات زیستشناسی زمانی به دست آمد که در سال ۱۹۵۳ جیمز واتسون و فرانسیس کریک توانستند ساختار مارپیچ دیانای را با مدلهایی الهامگرفته از دانش شیمی و پراش پرتو ایکس که روزالیند فرانکلین آن را انجام داد، توجیه کنند.
در همان سال آزمایش میلر-یوری نشان داد که آمینواسیدها واحدهای سازندهٔ پروتئین هستند که خود میتوانند بر اساس فرایندهای طبیعی کهن روی زمین، از مواد اولیهٔ سادهتر ساختهشوند.
در سال ۱۹۸۳ کری مولیس روشی برای تولید دیانای ابداع کرد که انقلابی در فرایندهای شیمیایی بود و به واکنش زنجیره پلیمراز یا PCR معروف است.
کاربرد شیمی در صنعت
در اواخر قرن نوزدهم یک تحول عظیم در بهرهبرداری از نفتی که از زمین استخراج میشد، رخ داد. در ابتدا از نفت برای تولید موادی که جایگزینی برای روغن نهنگ بود، استفاده میشد. تولید گسترده و پالایش نفت سبب به وجود آمدن سوختهای مایعی همچون گازوئیل و سوخت دیزل، حلالهای شیمیایی، آسفالت، روانساز، واکس و بسیاری از محصولاتی که در دنیای مدرن کاربرد دارند مانند فیبر، پلاستیک، چسب، آمونیاک، شویندهها و دارو شد. استفادهٔ روزافزون از صنعت شیمی سبب پیدایش رشتهٔ مهندسی شیمی برای اولین بار در مؤسسه فناوری ماساچوست در سال ۱۸۸۱ شد.
در میانهٔ قرن بیستم کنترل ساختار الکترونیکی مواد نیمهرسانا با ساخت شمشهای بسیار خالص سلیسیوم و ژرمانیوم بسیار مهم شدهبود. بررسی ترکیب شیمیایی و کنترل غلظت عناصر سازندهٔ نیمهرساناها باعث اختراع ترانزیستور در سال ۱۹۵۱ شد. این دستاورد سبب ساخت تراشهها برای استفاده در دستگاههای الکترونیکی مانند کامپیوتر شد.
وبمستر
وبمستر به طراحان وب، توسعه دهندگان وب، وبلاگ نویسان، مدیران وبسایت و تمامی افرادی که در مدیریت یک وبگاه نقش دارند گفته میشود.
وب جهانگستر
جهان وب٬
وب جهانگستر٬ تار گیتیگستر٬ یا به طور ساده وب (به انگلیسی: World Wide Web) یک سامانهٔ اطلاعاتی از پروندههای ابرمتنی متصلبههم است که از طریق شبکهٔ جهانی اینترنت قابل دسترسی هستند. بهکمک یک مرورگر وب میتوان صفحات وب (که شامل متن، تصویر، ویدیو و سایر محتویات چندرسانهای هستند) را مشاهده و بهکمک ابرپیوندها در میان آنها حرکتکرد. تیم برنرز لی، یک پژوهشگر علوم رایانه و کارمند موسسهٔ سرن
در نزدیکی ژنو، در ماه مارچ سال ۱۹۸۹ میلادی پیشنهاد اولیهٔ وب امروزی را مطرح کرد.پیشنهاد ارائهشده در ۱۹۸۹ قرار بود که یک سیستم ارتباطی برای موسسه سرن شود، اما برنرز لی بهزودی متوجهشد که این ایده قابلیت جهانیشدن را دارد.برنرز لی به همراه رابرت کایلیائو در سال ۱۹۹۰ میلادی این پیشنهاد را بهعنوان «پیوند و دسترسی به اطلاعات مختلف بهصورت تارنمایی از گرههایی که کاربران به دلخواه در میان آنها حرکت میکنند» ارائه دادند.برنرز لی در ماه و در ۷ اوت سال ۱۹۹۱ میلادی آنرا بهعنوان یک پروژه بر روی گروه خبری alt.hypertext منتشر کرد.
واژهٔ وب
واژهٔ وب (به معنی تار) در بسیاری از ترکیبات «اینترنتی» میآید. کم کم «وب» بهعنوان واژهٔ بینالمللی جا افتاده و به منظورهای مختلفی به کار میرود. این واژه معمولاً به صورت اشتباه به جای اینترنت به کار میرود اما وب در حقیقت یکی از خدماتی است که روی اینترنت ارایه میشود (مانند پست الکترونیکی).
همچنین، وب مخفف کلمه وبسایت (website) است. سایت یعنی مکان و منظور از وبسایت صفحات مرتبط است. در پارسی واژهٔ تارنما جایگزین وبسایت شده است.
تاریخچه
ایده اولیه در مورد تارِ گیتیگستر به سال ۱۹۸۰ (میلادی) برمیگردد. زمانی که در شهر سرن سوئیس، تیم برنرز لی شبکه ENQUIRE را ساخت (که به "Enquire Within Upon Everqthing CSS" اشاره داشت و همنام کتابی بود که وی از جوانی خود به یاد داشت. اگرچه آنچه وی ساخت با وب امروزی تفاوتهای زیادی دارد اما ایده اصلی در آن گنجانده شده است (و حتی برخی از این ایدهها در پروژه بعدی برنرزلی پس از WWW یعنی وب معنایی به کار گرفته شد).
در مارس 1989، برنرزلی یک پیشنهاد را نوشت که به ENQUIRE اشاره داشت و یک سیستم اطلاعاتی پیشرفته را توصیف میکرد. وی با کمک رابرت کایلا، پیشنهاد طراحی تور جهان گستر را در 12 نوامبر 1990 ارائه کرد. اولین مرور وب جهان توسط برنرزلی با عنوانNEXTcube مورد استفاده قرار گرفت و وی اولین مرورگر وب و تور جهان گستر را در سال 1990 طراحی کرد.
در کریسمس 1990، برنرز لی همه ابزارهای لازم برای کار با وب را فراهم کرد
در 6 آگوست 1991 وی خلاصهای از پروژه تور جهان گستر را در گروه خبری alt.hypertext پست کرد. در همین روز وب به عنوان یک خدمات عمومی روی اینترنت ارائه شد. مفهوم مهم ابر متن در پروژههای قدیمیتر مربوط به دهه 1960 مانند Project Xanadu مربوط به تد نلسون و NLS (سیستم آنلاین) مربوط به داگلاس انگلبارت مطرح شد.
موفقیت برنرزلی در ایجاد ارتباط بین ابر متن و اینترنت بود. در کتاب "بافتن تور" وی اذعان میکند که بارها از امکان برقراری ارتباط میان دو تکنولوژی صحبت کرده بود اما چون کسی به حرفهایش توجه نکرد وی خودش دست به کار شد و پروژه را به سرانجام رساند. وی در سیستم خود شاخصهای منحصر به فرد جهانی برای شناسایی منابع موجود روی وب و دیگر مکانها در نظر گرفت و آنها را شناسه منبع یکپارچه نامید.
تور جهان گستر با بقیه سیستمهای ابر متنی موجود تفاوتهایی داشت:
WWW به لینکهای یک طرفه نیاز داشت و نه دوطرفه بنابراین فرد میتوانست بدون آن که از جانب مالک منبع واکنشی صورت گیرد به منبع دسترسی پیدا کند. همچنین ابر متن مشکل پیادهسازی سرورهای وب و مرورگرها (در مقایسه با سیستمها قبلی) را برطرف کرد اما در مقابل مشکل زمان در لینکهای قطع شده را ایجاد کرد.
تور جهان گستر بر خلاف سیستمهای قبلی مانند ابر کارت غیر انحصاری بود و این امکان را فراهم میکرد که سرورها و مرورگرهای مستقلی را ایجاد کرده و بدون هیچ محدودیتی آنها را به شبکه وصل کرد.
در 30 آوریل سال ۱۹۹۳ (میلادی)، CERN اعلام کرد که تور جهان گستر به صورت رایگان برای همه افراد قابل دسترسی است. این موضوع دو ماه پس از اعلام رایگان نبودن پروتکل گوفر مطرح میشد و در نتیجه تمایل به وب به شدت افزایش یافت. قبل از آن مرورگر وب معروفی به نامViolaWWW وجود داشت که بر اساس ابر کارت کار میکرد. نسخه گرافیکی تور جهان گستر با نام مرورگر وب موزائیک در سال 1993 توسط مرکز ملی برنامههای سوپرکامپیوتر که توسط مارک اندرسن راه اندازی شده بود مورد انتقاد شدید قرار گرفت. قبل از عرضه موزائیک، گرافیک و متن در صفحات وب از یکدیگر جدا بودند و در پروتکلهای اینترنتی قبلی مانند پروتکل گوفر و مرور اطلاعات ناحیه وسیع گرافیک کاربرد زیادی نداشت. واسط کاربر گرافیکی موزائیک وب را به مشهورترین پروتکل اینترنتی تبدیل کرد.
اجزاء وب
تار گیتیگستر ترکیبی از چهار عنصر اصلی است:
hypertext یا بسامتن: فرمتی از اطلاعات که به افراد اجازه می دهد تا در محیط کامپیوتر با استفاده از ارتباط داخلی موجود میان دو متن از بخشی از سند به بخش دیگری از آن یا حتی سند دیگری مراجعه کنند و به اطلاعات جدیدی دسترسی پیدا کند.
URL: شناسههای منحصر به فردی که برای مشخص کردن محل حضور اطلاعات موجود روی شبکه (فایل کامپیوتری، سند یا منابع دیگر) به کار می روند.
مدل Client-Server یا مشتری-خدمتگزار: سیستمی که در آن نرمافزار یا کامپیوتر مشتری از نرمافزار یا کامپیوتر خدمتگزار تقاضای دریافت منابع اطلاعاتی مانند داده یا فایل می کند.
markup language یازبان علامتگذاری: کاراکترها یا کدهای موجود در متن که ساختار متن وب معنایی را مشخص می کنند.
معماری سیستم وب
کلاً از دیدگاه فنی سیستم وب در دو بخش سازماندهی می شود:
برنامه سمت سرویس دهنده ی وب و برنامه سمت مشتری وب
پایگاه اطلاعاتی توزیع شده از صفحات ابرمتن، فایل های داده مثل صدا، تصویر و بطور کل هر منبع
صفحه وب چیزی نیست مگر یک فایل متنی بسیار ساده که با یکی از زبان های نشانه گذاری ابرمتنی مثل HTML، XHTML ، DHTML یا XML تدوین می شود. کاری که مرورگر به عنوان مشتری وب انجام می دهد آن است که تقاضای دریافت یکی از صفحات یا فایل ها را در قالب قراردادی استاندارد (به نام پروتکل HTTP) به سمت سرویس دهنده ارسال کند. در سمت مقابل سرویس دهنده ی وب این تقاضا را پردازش کرده و در صورت امکان، فایل مورد نظر را برای مرورگر ارسال می کند. مرورگر پپس از دریافت فایل ابرمتنی ، آن را تفسیر کرده و به صورت صفحه آرایی شده روی خروجی نشان می دهد. اگر فایل ابرمتنی در جایی به فایل صدا یا تصویر پیوند خورده باشد آن ها نیز توسط مرورگر تقاضا شده و پس از دریافت در جای خود قرار می گیرند.
وب چگونه عمل میکند
برای مشاهده یک صفحه وب یا دیگر منابع اطلاعاتی روی تور جهان گستر معمولاً URL صفحه را در یک مرورگر وب وارد میکنیم و یا لینک ابر متن مربوط با آن صفحه یا منبع را انتخاب میکنیم. اولین گام که در پشت پرده انجام میشود اختصاص یک آدرس IP به بخش سرور URL است که توسط پایگاه داده توزیع شده اینترنت صورت میگیرد که به آن DNS میگویند.
در مرحله بعد یک درخواست HTTP به مرور وب در آن آدرس IP ارسال میشود و درخواست مشاهده صفحه ارائه میگردد. در صورتی که یک صفحه معمولی در خواست شده باشد متن HTML، تصاویر گرافیکی یا هر فایل دیگری که مربوط به آن صفحه است در اختیار مشتری (مرورگر وب) قرار میگیرد. سپس مرورگر وب صفحه HTML، و دیگر فایلهای دریافت شده را ترجمه میکند. در نهایت "صفحه" مورد نظر مشتری در اختیار وی قرار میگیرد.
در تور جهان گستر، یک برنامه مشتری که عامل کاربر نام دارد منابع اطلاعاتی مانند صفحات وب یا فایلهای کامپیوتری را با استفاده از URL از وب در خواست میکند. اگر عامل کاربر نوعی مرورگر وب باشد، اطلاعات را روی مانیتور نشان میدهد. کاربر میتواند با دنبال کردن لینکهای موجود در صفحه وب به بقیه منابع موجود روی تور جهان گستر دسترسی پیدا کند. همچنین میتوان با پرکردن فرمهای HTML و تحویل این فرمهای وب میتوان اطلاعات را بر اساس پروتکل انتقال ابرمتن به سرور وب برگرداند تا از آن ذخیره شده یا پردازش شوند. صفحات وب در کنار هم قرار گرفته و وبسایتها را می سازند. عمل دنبال کردن ابرلینک از یک وب سایت به وب سایت دیگر را "مرور وب" یا " گشت و گذار" وب مینامند.
اصطلاح "گشت و گذار در اینترنت" اولین بار توسط جین آرمور پولی که یک کتابدار بود در مقاله یا به نام "Surfing the INTERNET" مطرح شد که ژوئن سال 1992 در "بولتن کتابخانه ویلسن" در دانشگاه مینوستا چاپ شد. اگر چه پولی مستقلاً از این کلمه استفاده کرد اما در یوزنتهای مربوط به سالهای 1991 و 1992 این کلمه دیده میشود و حتی عدهای میگویند که این کلمه در مجمع هکرها در دو سال قبل از آن به صورت شفاهی عنوان شده بود. پولی در تاریخ اینترنت به مادر اینترنت معروف است.
اغلب صفحات وب شامل ابر لینکهایی هستند که به صفحات و منابع اطلاعاتی مرتبط با آنها مانند صفحات دانلود، اسناد منابع، تعاریف و غیره منتهی میشوند. چنین مجموعهای از منابع مفید و مرتبط با هم توسط لینکهای ابر متن به یکدیگر متصل شدهاند را "وب" اطلاعات مینامند. قرار دادن این مجموعه منابع روی اینترنت شبکهای را تولید کرد که در اوایل دهه 1990 توسط تیم برنرز لی، " تور جهان گستر" نامیده شد.
عملکرد برنامه ی سرویس دهنده و مشتری وب
در سمت سرویس دهنده ی وب، پروسه ای وجود دارد که دائماً به پورت شماره 80 گوش می دهد و منتظر تقاضای برقراری اتصال توسط مشتریان می ماند. دقت کنید که برنامه ی سرویس دهنده از سوکت های نوع استریم استفاده می کند و اتصال از نوع TCP است. فرامین و داده هایی که بین سرویس دهنده و مرورگر وب مبادله می شوند تماماً متنی هستند.(همانند سیستم پست الکترونیکی) پس از آنکه ،ژ\ بین برنامه ی سویس دهنده و مشتری برقرار شد برنامه ی مشتری حق دارد یک یا چندین تقاضا بفرستد و این تقاضا ها باید در قالب استاندارد HTTP باشد. سرویس دهنده، یکایک تقاضا ها را دریافت و پردازش و در صورت امکان آن ها را اجرا می کند.
کش (cache)
اگر کاربر پس از مدت زمان اندکی به سرعت به صفحه وب برگردد احتمال دارد که اطلاعات از سرور وب اصلی بازیابی نشوند. به طور پیش فرض، مرورگرهای همه منابع وب را روی هارد کامپیوتر مشتری، مخفی (کش) میکنند. مرورگر درخواست HTML را تنها در صورتی که نیاز به روزآوری دادههای قبلی وجود داشته باشد ارسال میکند. در غیر این صورت از دادههای کش استفاده میشود.
این عمل باعث کاهش ترافیک شبکه اینترنت میشود. تصمیمگیری در مورد انقضای زمان استفاده از منبع تصویر، CSS، فایل جاوا اسکریپت و همچنین HTML به صورت مستقل انجام میگیرد. بنابراین حتی در برخی از سایتهای با محتوای پویا، بسیاری از منابع اطلاعاتی اصلی فقط در هر بار مراجعه عرضه میشوند. بهتر است طراحان وب سایت همه فایلهای جاوا اسکریپت و CSS را درون تعدادی فایل سایت جمعآوری کنند تا کش های کاربران بتوانند از آنها استفاده کنند و بدین ترتیب زمان دانلود شدن صفحه و تعداد مراجعات به سرور کاهش یابد.
همچنین بخشهای دیگری از اینترنت میتوانند محتوای وب را کش (مخفی) کنند. یکی از بهترین این اجزاء دیوارهای آتش است که در شرکتها و محیطهای دانشگاهی کاربرد دارد و منابع وب درخواست شده توسط یک کاربر را برای همه کاربران کش میکند. با وجود آن که این قابلیتها در اغلب مرورگرهای وب دیده میشود طراحان صفحات وب میتوانند عناوین HTTP که توسط کاربر درخواست شده را کنترل کنند تا صفحات در مواردی که لازم نیست در کش ذخیره نشوند؛ مثلاً صفحات خبری و بانکها.
بدین ترتیب میتوانیم بین اعمال "دریافت" و "ارسال" HTTP تفاوت قائل شویم. در صورتی که همه شرایط محقق شود، دادههایی که توسط فرمان دریافت (GET) درخواست شدهاند میتوانند در کش ذخیره شوند در حالی که دادههای به دست آمده پس از ارسال (posting) اطلاعات به سرور در کش ذخیره نمیشوند.
وبمستر به طراحان وب، توسعه دهندگان وب، وبلاگ نویسان، مدیران وبسایت و تمامی افرادی که در مدیریت یک وبگاه نقش دارند گفته میشود.
وب جهانگستر
جهان وب٬
وب جهانگستر٬ تار گیتیگستر٬ یا به طور ساده وب (به انگلیسی: World Wide Web) یک سامانهٔ اطلاعاتی از پروندههای ابرمتنی متصلبههم است که از طریق شبکهٔ جهانی اینترنت قابل دسترسی هستند. بهکمک یک مرورگر وب میتوان صفحات وب (که شامل متن، تصویر، ویدیو و سایر محتویات چندرسانهای هستند) را مشاهده و بهکمک ابرپیوندها در میان آنها حرکتکرد. تیم برنرز لی، یک پژوهشگر علوم رایانه و کارمند موسسهٔ سرن
در نزدیکی ژنو، در ماه مارچ سال ۱۹۸۹ میلادی پیشنهاد اولیهٔ وب امروزی را مطرح کرد.پیشنهاد ارائهشده در ۱۹۸۹ قرار بود که یک سیستم ارتباطی برای موسسه سرن شود، اما برنرز لی بهزودی متوجهشد که این ایده قابلیت جهانیشدن را دارد.برنرز لی به همراه رابرت کایلیائو در سال ۱۹۹۰ میلادی این پیشنهاد را بهعنوان «پیوند و دسترسی به اطلاعات مختلف بهصورت تارنمایی از گرههایی که کاربران به دلخواه در میان آنها حرکت میکنند» ارائه دادند.برنرز لی در ماه و در ۷ اوت سال ۱۹۹۱ میلادی آنرا بهعنوان یک پروژه بر روی گروه خبری alt.hypertext منتشر کرد.
واژهٔ وب
واژهٔ وب (به معنی تار) در بسیاری از ترکیبات «اینترنتی» میآید. کم کم «وب» بهعنوان واژهٔ بینالمللی جا افتاده و به منظورهای مختلفی به کار میرود. این واژه معمولاً به صورت اشتباه به جای اینترنت به کار میرود اما وب در حقیقت یکی از خدماتی است که روی اینترنت ارایه میشود (مانند پست الکترونیکی).
همچنین، وب مخفف کلمه وبسایت (website) است. سایت یعنی مکان و منظور از وبسایت صفحات مرتبط است. در پارسی واژهٔ تارنما جایگزین وبسایت شده است.
تاریخچه
ایده اولیه در مورد تارِ گیتیگستر به سال ۱۹۸۰ (میلادی) برمیگردد. زمانی که در شهر سرن سوئیس، تیم برنرز لی شبکه ENQUIRE را ساخت (که به "Enquire Within Upon Everqthing CSS" اشاره داشت و همنام کتابی بود که وی از جوانی خود به یاد داشت. اگرچه آنچه وی ساخت با وب امروزی تفاوتهای زیادی دارد اما ایده اصلی در آن گنجانده شده است (و حتی برخی از این ایدهها در پروژه بعدی برنرزلی پس از WWW یعنی وب معنایی به کار گرفته شد).
در مارس 1989، برنرزلی یک پیشنهاد را نوشت که به ENQUIRE اشاره داشت و یک سیستم اطلاعاتی پیشرفته را توصیف میکرد. وی با کمک رابرت کایلا، پیشنهاد طراحی تور جهان گستر را در 12 نوامبر 1990 ارائه کرد. اولین مرور وب جهان توسط برنرزلی با عنوانNEXTcube مورد استفاده قرار گرفت و وی اولین مرورگر وب و تور جهان گستر را در سال 1990 طراحی کرد.
در کریسمس 1990، برنرز لی همه ابزارهای لازم برای کار با وب را فراهم کرد
در 6 آگوست 1991 وی خلاصهای از پروژه تور جهان گستر را در گروه خبری alt.hypertext پست کرد. در همین روز وب به عنوان یک خدمات عمومی روی اینترنت ارائه شد. مفهوم مهم ابر متن در پروژههای قدیمیتر مربوط به دهه 1960 مانند Project Xanadu مربوط به تد نلسون و NLS (سیستم آنلاین) مربوط به داگلاس انگلبارت مطرح شد.
موفقیت برنرزلی در ایجاد ارتباط بین ابر متن و اینترنت بود. در کتاب "بافتن تور" وی اذعان میکند که بارها از امکان برقراری ارتباط میان دو تکنولوژی صحبت کرده بود اما چون کسی به حرفهایش توجه نکرد وی خودش دست به کار شد و پروژه را به سرانجام رساند. وی در سیستم خود شاخصهای منحصر به فرد جهانی برای شناسایی منابع موجود روی وب و دیگر مکانها در نظر گرفت و آنها را شناسه منبع یکپارچه نامید.
تور جهان گستر با بقیه سیستمهای ابر متنی موجود تفاوتهایی داشت:
WWW به لینکهای یک طرفه نیاز داشت و نه دوطرفه بنابراین فرد میتوانست بدون آن که از جانب مالک منبع واکنشی صورت گیرد به منبع دسترسی پیدا کند. همچنین ابر متن مشکل پیادهسازی سرورهای وب و مرورگرها (در مقایسه با سیستمها قبلی) را برطرف کرد اما در مقابل مشکل زمان در لینکهای قطع شده را ایجاد کرد.
تور جهان گستر بر خلاف سیستمهای قبلی مانند ابر کارت غیر انحصاری بود و این امکان را فراهم میکرد که سرورها و مرورگرهای مستقلی را ایجاد کرده و بدون هیچ محدودیتی آنها را به شبکه وصل کرد.
در 30 آوریل سال ۱۹۹۳ (میلادی)، CERN اعلام کرد که تور جهان گستر به صورت رایگان برای همه افراد قابل دسترسی است. این موضوع دو ماه پس از اعلام رایگان نبودن پروتکل گوفر مطرح میشد و در نتیجه تمایل به وب به شدت افزایش یافت. قبل از آن مرورگر وب معروفی به نامViolaWWW وجود داشت که بر اساس ابر کارت کار میکرد. نسخه گرافیکی تور جهان گستر با نام مرورگر وب موزائیک در سال 1993 توسط مرکز ملی برنامههای سوپرکامپیوتر که توسط مارک اندرسن راه اندازی شده بود مورد انتقاد شدید قرار گرفت. قبل از عرضه موزائیک، گرافیک و متن در صفحات وب از یکدیگر جدا بودند و در پروتکلهای اینترنتی قبلی مانند پروتکل گوفر و مرور اطلاعات ناحیه وسیع گرافیک کاربرد زیادی نداشت. واسط کاربر گرافیکی موزائیک وب را به مشهورترین پروتکل اینترنتی تبدیل کرد.
اجزاء وب
تار گیتیگستر ترکیبی از چهار عنصر اصلی است:
hypertext یا بسامتن: فرمتی از اطلاعات که به افراد اجازه می دهد تا در محیط کامپیوتر با استفاده از ارتباط داخلی موجود میان دو متن از بخشی از سند به بخش دیگری از آن یا حتی سند دیگری مراجعه کنند و به اطلاعات جدیدی دسترسی پیدا کند.
URL: شناسههای منحصر به فردی که برای مشخص کردن محل حضور اطلاعات موجود روی شبکه (فایل کامپیوتری، سند یا منابع دیگر) به کار می روند.
مدل Client-Server یا مشتری-خدمتگزار: سیستمی که در آن نرمافزار یا کامپیوتر مشتری از نرمافزار یا کامپیوتر خدمتگزار تقاضای دریافت منابع اطلاعاتی مانند داده یا فایل می کند.
markup language یازبان علامتگذاری: کاراکترها یا کدهای موجود در متن که ساختار متن وب معنایی را مشخص می کنند.
معماری سیستم وب
کلاً از دیدگاه فنی سیستم وب در دو بخش سازماندهی می شود:
برنامه سمت سرویس دهنده ی وب و برنامه سمت مشتری وب
پایگاه اطلاعاتی توزیع شده از صفحات ابرمتن، فایل های داده مثل صدا، تصویر و بطور کل هر منبع
صفحه وب چیزی نیست مگر یک فایل متنی بسیار ساده که با یکی از زبان های نشانه گذاری ابرمتنی مثل HTML، XHTML ، DHTML یا XML تدوین می شود. کاری که مرورگر به عنوان مشتری وب انجام می دهد آن است که تقاضای دریافت یکی از صفحات یا فایل ها را در قالب قراردادی استاندارد (به نام پروتکل HTTP) به سمت سرویس دهنده ارسال کند. در سمت مقابل سرویس دهنده ی وب این تقاضا را پردازش کرده و در صورت امکان، فایل مورد نظر را برای مرورگر ارسال می کند. مرورگر پپس از دریافت فایل ابرمتنی ، آن را تفسیر کرده و به صورت صفحه آرایی شده روی خروجی نشان می دهد. اگر فایل ابرمتنی در جایی به فایل صدا یا تصویر پیوند خورده باشد آن ها نیز توسط مرورگر تقاضا شده و پس از دریافت در جای خود قرار می گیرند.
وب چگونه عمل میکند
برای مشاهده یک صفحه وب یا دیگر منابع اطلاعاتی روی تور جهان گستر معمولاً URL صفحه را در یک مرورگر وب وارد میکنیم و یا لینک ابر متن مربوط با آن صفحه یا منبع را انتخاب میکنیم. اولین گام که در پشت پرده انجام میشود اختصاص یک آدرس IP به بخش سرور URL است که توسط پایگاه داده توزیع شده اینترنت صورت میگیرد که به آن DNS میگویند.
در مرحله بعد یک درخواست HTTP به مرور وب در آن آدرس IP ارسال میشود و درخواست مشاهده صفحه ارائه میگردد. در صورتی که یک صفحه معمولی در خواست شده باشد متن HTML، تصاویر گرافیکی یا هر فایل دیگری که مربوط به آن صفحه است در اختیار مشتری (مرورگر وب) قرار میگیرد. سپس مرورگر وب صفحه HTML، و دیگر فایلهای دریافت شده را ترجمه میکند. در نهایت "صفحه" مورد نظر مشتری در اختیار وی قرار میگیرد.
در تور جهان گستر، یک برنامه مشتری که عامل کاربر نام دارد منابع اطلاعاتی مانند صفحات وب یا فایلهای کامپیوتری را با استفاده از URL از وب در خواست میکند. اگر عامل کاربر نوعی مرورگر وب باشد، اطلاعات را روی مانیتور نشان میدهد. کاربر میتواند با دنبال کردن لینکهای موجود در صفحه وب به بقیه منابع موجود روی تور جهان گستر دسترسی پیدا کند. همچنین میتوان با پرکردن فرمهای HTML و تحویل این فرمهای وب میتوان اطلاعات را بر اساس پروتکل انتقال ابرمتن به سرور وب برگرداند تا از آن ذخیره شده یا پردازش شوند. صفحات وب در کنار هم قرار گرفته و وبسایتها را می سازند. عمل دنبال کردن ابرلینک از یک وب سایت به وب سایت دیگر را "مرور وب" یا " گشت و گذار" وب مینامند.
اصطلاح "گشت و گذار در اینترنت" اولین بار توسط جین آرمور پولی که یک کتابدار بود در مقاله یا به نام "Surfing the INTERNET" مطرح شد که ژوئن سال 1992 در "بولتن کتابخانه ویلسن" در دانشگاه مینوستا چاپ شد. اگر چه پولی مستقلاً از این کلمه استفاده کرد اما در یوزنتهای مربوط به سالهای 1991 و 1992 این کلمه دیده میشود و حتی عدهای میگویند که این کلمه در مجمع هکرها در دو سال قبل از آن به صورت شفاهی عنوان شده بود. پولی در تاریخ اینترنت به مادر اینترنت معروف است.
اغلب صفحات وب شامل ابر لینکهایی هستند که به صفحات و منابع اطلاعاتی مرتبط با آنها مانند صفحات دانلود، اسناد منابع، تعاریف و غیره منتهی میشوند. چنین مجموعهای از منابع مفید و مرتبط با هم توسط لینکهای ابر متن به یکدیگر متصل شدهاند را "وب" اطلاعات مینامند. قرار دادن این مجموعه منابع روی اینترنت شبکهای را تولید کرد که در اوایل دهه 1990 توسط تیم برنرز لی، " تور جهان گستر" نامیده شد.
عملکرد برنامه ی سرویس دهنده و مشتری وب
در سمت سرویس دهنده ی وب، پروسه ای وجود دارد که دائماً به پورت شماره 80 گوش می دهد و منتظر تقاضای برقراری اتصال توسط مشتریان می ماند. دقت کنید که برنامه ی سرویس دهنده از سوکت های نوع استریم استفاده می کند و اتصال از نوع TCP است. فرامین و داده هایی که بین سرویس دهنده و مرورگر وب مبادله می شوند تماماً متنی هستند.(همانند سیستم پست الکترونیکی) پس از آنکه ،ژ\ بین برنامه ی سویس دهنده و مشتری برقرار شد برنامه ی مشتری حق دارد یک یا چندین تقاضا بفرستد و این تقاضا ها باید در قالب استاندارد HTTP باشد. سرویس دهنده، یکایک تقاضا ها را دریافت و پردازش و در صورت امکان آن ها را اجرا می کند.
کش (cache)
اگر کاربر پس از مدت زمان اندکی به سرعت به صفحه وب برگردد احتمال دارد که اطلاعات از سرور وب اصلی بازیابی نشوند. به طور پیش فرض، مرورگرهای همه منابع وب را روی هارد کامپیوتر مشتری، مخفی (کش) میکنند. مرورگر درخواست HTML را تنها در صورتی که نیاز به روزآوری دادههای قبلی وجود داشته باشد ارسال میکند. در غیر این صورت از دادههای کش استفاده میشود.
این عمل باعث کاهش ترافیک شبکه اینترنت میشود. تصمیمگیری در مورد انقضای زمان استفاده از منبع تصویر، CSS، فایل جاوا اسکریپت و همچنین HTML به صورت مستقل انجام میگیرد. بنابراین حتی در برخی از سایتهای با محتوای پویا، بسیاری از منابع اطلاعاتی اصلی فقط در هر بار مراجعه عرضه میشوند. بهتر است طراحان وب سایت همه فایلهای جاوا اسکریپت و CSS را درون تعدادی فایل سایت جمعآوری کنند تا کش های کاربران بتوانند از آنها استفاده کنند و بدین ترتیب زمان دانلود شدن صفحه و تعداد مراجعات به سرور کاهش یابد.
همچنین بخشهای دیگری از اینترنت میتوانند محتوای وب را کش (مخفی) کنند. یکی از بهترین این اجزاء دیوارهای آتش است که در شرکتها و محیطهای دانشگاهی کاربرد دارد و منابع وب درخواست شده توسط یک کاربر را برای همه کاربران کش میکند. با وجود آن که این قابلیتها در اغلب مرورگرهای وب دیده میشود طراحان صفحات وب میتوانند عناوین HTTP که توسط کاربر درخواست شده را کنترل کنند تا صفحات در مواردی که لازم نیست در کش ذخیره نشوند؛ مثلاً صفحات خبری و بانکها.
بدین ترتیب میتوانیم بین اعمال "دریافت" و "ارسال" HTTP تفاوت قائل شویم. در صورتی که همه شرایط محقق شود، دادههایی که توسط فرمان دریافت (GET) درخواست شدهاند میتوانند در کش ذخیره شوند در حالی که دادههای به دست آمده پس از ارسال (posting) اطلاعات به سرور در کش ذخیره نمیشوند.
ساعت : 12:36 am | نویسنده : admin
|
مطلب بعدی